بنيادها و مؤلفه‌هاي سازنده جامعه بسامان سياسيحقوقي در بستر حقوق عمومي

كاوش در طراحي نظام سياسي و حقوقي بسامان، همواره محور تلاش‌هاي فكري و عملي انديشمندان در طول تاريخ زندگي بشر جهت صيانت از كرامت انساني، حق‌هاي بشري، برقراري عدالت، نظم، صلح، امنيت و سعادت بوده است. هدف اساسي مقاله تحليل بنيادها و مؤلفه‌هاي سازنده جامعه بسامان سياسيحقوقي با نگرش مذكور است. با تلفيق داده‌ها در حوزه فلسفه اخلاق، فلسفه سياسي، علم حقوق و بهره‌مندي از روش توصيفيتحليلي، به نقش اخلاق وظيفه‌گرا (رويكرد ارزشي)، انديشه دولت بي‌طرف (رويكرد رويه‌اي) و انديشه مردم‌سالاري (رويكرد ساختاري) در تحقق اين آرمان‌شهر پرداخته شده است. يافته‌ها و نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه اخلاق وظيفه‌گرايي با توليد انگيزه و رفتارهاي منبعث از عقل عملي و قانون الزامي، ضروري و خدشه‌ناپذير و احترام و عمل به وظيفه و تكليف انساني، موجب رفتارهاي متحدالشكل، همسو و بي‌طرفانه در شهروندان و حاكمان مي‌شود و بروز و ظهور آن در پرتو رويه بي‌طرفي دولت و سازوكارهاي دموكراتيك، مي‌تواند يكي از بهترين نظام‌هاي ارزشي، اخلاقي و حقوقي براي تضمين حق و عدالت در نظام سياسيحقوقي و زمامداري مطلوب تلقي شود. با طراحي چنين الگويي براي مديريت زندگي اجتماعي و سياسي، بي‌شك جامعه بسامان يا آرمان‌شهر سياسيحقوقي در حوزه حقوق بشر و حقوق عمومي شكل مي‌گيرد.