عنوان مقاله :
اثربخشي بسته آموزشي توانش هاي رواني - اجتماعي بر شادكامي و خودكارآمدي عمومي رانندگان شركت واحد اتوبوسراني شهر تهران
پديد آورندگان :
شكوهي يكتا ، محسن دانشگاه تهران - گروه روانشناسي و آموزش كودكان استثنايي , معتمديگانه ، نگين دانشگاه بريتيش كلمبيا , شاكري ، آمنه دانشگاه تهران
كليدواژه :
آموزش توانش هاي رواني - اجتماعي , سلامت روان , شادكامي , رانندگان شركت واحد اتوبوسراني
چكيده فارسي :
زمينه: رانندگي امري مهم و جدايي ناپذير در انجام كار، فعاليت هاي اقتصادي و زندگي اجتماعي است. افزايش سطح شادكامي و ارتقاء خودكارآمدي رانندگان ازجمله عواملي است كه با آموزش مهارتهاي رواني اجتماعي قابل حصول است. در كشورهاي مختلف توجه ويژه اي به سلامت روان رانندگان مي شود و برنامه هاي متعددي در اين زمينه طراحي و اجرا مي گردد. به هر حال، در ايران به اين مهم توجه نشده است. با توجه به بالا بودن آمار تصادفات ناشي از مشكلات روانشناختي رانندگان در ايران نياز است كه توجه به صحت و سلامت شغلي رانندگان در مركز توجه ارائه كنندگان خدمات سلامت روان قرار گيرد. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسي تأثير بسته آموزشي مهارت هاي رواني اجتماعي بر شادكامي و خودكارآمدي عمومي رانندگان بود. روش: روش اين پژوهش از نوع شبه تجربي با طرح پيشآزمون پسآزمون تك گروهي بود. جامعه آماري شامل رانندگان شركت واحد اتوبوسراني مناطق 1 تا 22 شهر تهران بود كه از ميان آنها 101 نفر از رانندگان به صورت گروه نمونه در دسترس انتخابشده و آموزشهاي موردنظر را در زمينه بسته آموزشي توانش هاي رواني اجتماعي در تابستان 1395 در دانشگاه خواجهنصيرالدين طوسي دريافت كردند. اين پروژه از سال 1390 آغاز شده و در فازهاي مخلتف بر روي رانندگاني كه متقاضي استخدام در شركت واحد بودند اجرا گرديده است. براي ارزيابي اثربخشي برنامه آموزشي از دو مقياس شادكامي مونش (كوزما، استون و استونز، 2000) و مقياس خودكارآمدي عمومي (شوارتز و جروسلم، 1995) استفاده شد. در اين كارگاه ها كه طي 9 جلسه 80 دقيقه اي برگزار شد، رانندگان در زمينههاي مديريت خشم، رانندگي انتقامجويانه، ارتباط مؤثر و مديريت تنيدگي آموزش ديدند. دادهها با استفاده از آزمون تحليل اندازه گيري هاي مكرر و t وابسته تجزيهوتحليل شد. يافته ها: يافته هاي بهدستآمده از آزمون تحليل اندازه گيري هاي مكرر براي بررسي شادكامي نشان مي دهد تفاوت بين ميانگين ها در خرده آزمون تجربه مثبت در پيش آزمون (10/49=M) و پسآزمون (11/29=M) در سطح 0/05 P معنادار است. نتايج حاصل از تحليل آزمون t وابسته بر رويدادههاي حاصل از پرسشنامه ارزيابي خودكارآمدي عمومي نشان مي دهد كه اگرچه در ميانگين نمرات پيشآزمون (31/81=M) و پسآزمون (32/64=M) تفاوت وجود دارد، بااينحال اين تفاوت از نظر آماري معنادار نيست (0/05 P). نتيجه گيري: شركت در كارگاه توانش هاي رواني اجتماعي اثر مثبتي بر عملكرد شركتكنندگان در زمينه ي افزايش تجربه مثبت داشته است. بااينوجود تحليل يافته ها، تفاوت معناداري را درزمينهي افزايش احساس مثبت و خودكارآمدي عمومي و كاهش احساس و تجربه منفي نشان نميدهد. يافته هاي حاصل از پژوهش حاضر نشان داد كه بسته آموزشي توانشهاي رواني اجتماعي مي تواند مداخله اي مؤثر در بهبود سلامت روان رانندگان باشد.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي