عنوان مقاله :
ارزيابي چقدر مي تواند گمراه كننده باشد؟ يك مطالعه موردي در اختلال شخصيت مرزي
پديد آورندگان :
حكيم نيا ، محمود دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , رافضي ، زهره دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي باليني
كليدواژه :
تشخيص , اختلال شخصيت مرزي , پرسشنامه ميلون-3 , مصاحبه باليني ساختاريافته
چكيده فارسي :
زمينه: تشخيص درست به ويژه در اختلالات شخصيت براي گزينش مناسب ترين روش مداخله همواره چالش برانگيز است با اين حال همخواني بين روش هاي تشخيصي بر پايه خودگزارش دهي درمانجويان با روش هاي مبتني بر ارزيابي متخصصان باليني رضايت بخش نيست. هدف: هدف اين پژوهش بررسي همخواني روش تشخيصي بر پايه ارزيابي متخصص باليني و روش مبتني بر خودگزارش دهي درمانجو، براي گزينش مناسب ترين شيوه تشخيص گذاري بود. روش: پژوهش حاضر يك مطالعه موردي باليني بود. داده ها با استفاده از ابزارهاي مصاحبه باليني ساختاريافته (SCIDII؛ فرست و همكاران، 1994)، پرسشنامه ميلون3 (ميلون، 1994) و مصاحبه بدون ساخت از يك درمانجوي مرد 30 ساله بدست آمد و مورد تجزيه و تحليل تبييني قرار گرفت. يافته ها: نتايج اين پژوهش نشان داد در مصاحبه باليني ساختاريافته درمانجو واجد تشخيص اختلال شخصيت مرزي است و در پرسشنامه ميلون3 با وجود قابليت اعتماد نيمرخ، برافراشتگي در مقياس مرزي وجود ندارد. نتيجه گيري: همخواني بايسته بين دو روش مبتني بر ارزيابي متخصص باليني و روش برپايه خودگزارش دهي در اين مطالعه موردي ديده نشد. به طور كلي نتايج اين پژوهش بيانگر اين بود كه استفاده از آزمون هاي شناخته شده و قابل اطمينان همواره نتايج قابل اعتمادي به دنبال نخواهد داشت و تركيب چند خاستگاه ارزيابي در تشخيص گذاري شايسته تر و سودمندتر است و به نتايج قابل اطمينان تري مي انجامد.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي