بررسي ابعاد شناختي هيجاني شخصيت و نيمرخ رواني بيماران سايكوتيك ناشي از مصرف شيشه و مقايسه آن با افراد عادي

زمينه: يكي از مهمترين مباحث در زمينه وابستگي و سوء‌مصرف مواد فرآيندهاي شناختي‌هيجاني در مصرف‌كنندگان مي باشد. اين بدين دليل است كه سوء‌مصرف باعث آسيب‌هاي بلند‌مدت مغزي در اين قربانيان مي‌شود. در حقيقت، اعتياد به مواد يك فرآيند پيچيده ذهني است كه فاكتورهاي شناختي، هيجاني و زيستي را درگير مي‌كند. هدف: اين پژوهش با هدف بررسي ابعاد شناختي هيجاني نظريه شخصيت كلونينجر در افراد وابسته به شيشه و مقايسه آنها با افراد عادي انجام شد. روش: اين پژوهش يك مطالعه علي‌مقايسه اي است. در اين تحقيق 50 بيمار سايكوتيك ناشي از مصرف شيشه كه براي ترك اعتياد خود به مركز درماني كنگره 60 مراجعه كردند و نيز 50 نفر از دانشجويان دانشكده روانشناسي دانشگاه تهران به عنوان گروه كنترل با روش نمونه‌گيري دردسترس انتخاب شدند و دو پرسشنامه TCI و ASR را پاسخ دادند. داده هاي استنباطي تفاوت معنادار در سطح 0/001 در ابعاد شخصيت بين دوگروه نشان داد، اما در بعد پشتكار تفاوت معناداري 0/05 بدست نيامد. يافته ها: به وسيله آزمون تحليل واريانس چند متغيري بررسي شدند و براي تحليل ارتباط اين دو گروه از رگرسيون چندگانه استفاده شد. نتيجه گيري: اين بدان معني است كه بيماران سايكوتيك ناشي از مصرف متامفتامين در ابعاد شناختي هيجاني بجز پشتكار و مؤلفه هاي نيمرخ رواني از سلامت رواني كمتري نسبت به گروه عادي برخوردارند و تمامي مؤلفه هاي نيمرخ رواني نيازمند توجه باليني است