شناسايي الگوهاي ذهني مديران پيرامون منساني قومي در انتصابات سازماني

يكي از دلايل ركود اقتصادي در اين واقعيت نهفته است كه اكثر مقامات و پست‌هاي برتر سازماني توسط افراد ناشايست به دليل همانندسازي و مشابهت قوميتي، اشغال‌شده‌اند. پژوهش حاضر باهدف شناسايي ذهنيت مديران سازمان هاي دولتي در ارتباط با اثر منساني قومي در انتصابات سازماني با استفاده از روش شناسي كيو، انجام شد. اين پژوهش ازنظر هدف، كاربردي و ازنظر روش، توصيفي و ازنظر جمع آوري و تحليل داده ها، آميخته (كيفي كمي) اكتشافي است. جامعه آماري موردبررسي كليه مديران سازمان‌هاي دولتي شهر ايلام بوده‌اند. همچنين نمونه گيري نيز به روش هدفمند قضاوتي بوده و ابزار گردآوري داده ها مصاحبه نيمه‌ساختاريافته و جدول كيو است. بخش كيفي با انجام مصاحبه نيمه‌ساختاريافته با 10 نفر از مديران سازمان‌هاي دولتي شهر ايلام و تحليل آنها به روش تماتيك، جهت گردآوري فضاي گفتماني به تعداد 106 گزاره و درنهايت انتخاب نمونه معرف فضاي گفتماني به تعداد 41 گويه انجاميد، سپس در بخش كمي با تكميل جداول كيو به تعداد 10 جدول و تحليل داده‌هاي به‌دست آمده به روش تحليل عاملي، ذهنيت افراد هر گروه مورد شناسايي، تحليل و بررسي قرار گرفت. درنهايت، براساس يافته ها و نتايج تحليل عاملي كيو، مشخص شد كه چهار الگوي ذهني (انحصارطلبي، خودشيفتگي، تغيير هراسي و تخصص گريزي) مختلف نسبت به منساني قومي در انتصابات سازماني در بين مديران ارشد سازمان هاي دولتي شهر ايلام وجود دارد. نتايج پژوهش نشان مي دهد الگوي ذهني انحصارطلبي به دليل تعداد بيشتر مشاركت كنندگان و جايگاه مهم مشاركت‌كنندگان نماينده اين الگوي ذهني در مطالعه كيو، نسبت به ساير الگو ها غالب بود.