عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي ظهور شعر عارفانه در ايران و انگلستان
پديد آورندگان :
زارع بهتاش ، اسماعيل دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار , الهامي ، فاطمه دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار
كليدواژه :
تصوّف , عرفان , ادبيات انگليسي , شعرعارفانة فارسي , شاعران متافيزيك , شاعران عارف
چكيده فارسي :
ظهور شعر عارفانه در ايران و انگلستان در يك بازة زماني يكسان صورت نگرفته است. در ايران شعر عرفاني از اوايل قرن ششم هجري به بعد با ظهور سنايي شكلي گسترده مييابد و با عطار، مولوي و حافظ تا قرن هشتم به اوج شكوفايي خود ميرسد. در انگلستان نيز با شكلگيري رنسانس در قرن هفدهم ميلادي شعر مذهبي و عرفاني با جاندان آغاز ميشود و با شاعران متافيزيك چون بليك، وردزورث و براونينگ در قرن هجدهم و نوزدهم به اوج ميرسد و در اواخر قرن نوزدهم با توجه به تغييرات ساختاري در نظام كليسا و رواج بيديني، بيشتر به شعر مذهبي نزديك ميشود. وجوه مشترك شاعران عارف ايران و شاعران متافيزيك انگلستان در اين است كه هردو گروه معتقد بودند كه شاعر مترجم اسرار ملكوتي است و شعر و سخنان شيواي شاعر ميتواند اين رموز الهي را به بهترين شكل ملموس و نمايشي كند. مقاله حاضر، كه حاصل يك پژوهش كتابخانهايتوصيفي است، به طور مشخص به معرفي شاعراني ميپردازد كه سرودههايشان ريشه در عرفان و گرايش با يكي شدن با مبدأ هستي دارد. يافتههاي اين پژوهش حاكي از آن است كه محوريترين موضوعات شعري عارفان اين بخش از ادبيات فارسي و انگليسي شامل خودشناسي براي رسيدن به كمال انساني در پرتو فيض و رحمت الهي، عشق الهي از طريق تجربۀ بيواسطه و داشتن ارتباطي آگاهانه از جلوههاي خداوند در طبيعت و تأمل در آفرينش، رسيدن به حياتي معنوي و ديدن جمال بيانتهاي خداوندي از اين شاعران است.
عنوان نشريه :
مطالعات ايراني
عنوان نشريه :
مطالعات ايراني