تحليل رابطه اعتماد نهادي با اشتياق شغلي و عملكرد معلمان تربيت بدني شهرستانهاي استان تهران

هدف پژوهش حاضر، تحليل رابطه اعتماد نهادي با اشتياق شغلي و عملكرد معلمان تربيت‌ بدني شهرستانهاي استان تهران بوده است. روش پژوهش، همبستگي با هدف ارائه مدل و از نوع تحليل مسير بوده است. جامعه آماري پژوهش را همۀ معلمان تربيت بدني بيست منطقۀ آموزش و پرورش شهرستانهاي استان تهران در سال تحصيلي 991398 تشكيل مي‌دادند كه در مجموع 1497 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و به روش تصادفي 306 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوري داده‌ها، پرسشنامه الونن و همكاران (2008)، پرسشنامه عملكرد شريعتمداري و دارنده (1390) و پرسشنامه اشتياق شغلي سالانوا و شافلي (2001) بوده است. براي تجزيه و تحليل يافته ‌ها از شاخصهاي آمار توصيفي مانند درصد فراواني، ميانگين و در آمار استنباطي براي اطلاع از طبيعي ‌بودن توزيع نمرات از آزمون كولموگروف اسميرنف استفاده شده است. همچنين از آزمون پيرسون در نرم‌افزار SPSS و براي تحليل مسير از نرم‌افزار AMOS استفاده شده است. نتايج نشان داده كه ميان اعتماد نهادي و مؤلفه‌هاي اشتياق شغلي با عملكرد از نظر آماري ارتباطي معنادار وجود دارد. همچنين ميان اعتماد نهادي با مؤلفه‌هاي اشتياق شغلي از نظر آماري ارتباط معنادار وجود دارد. در نهايت نتايج تحليل مسير نشان مي ‌دهد كه نقش ميانجي اشتياق شغلي بر رابطه ميان اعتماد نهادي با عملكرد اثرگذار است. به طور كلي مي‌توان نتيجه گرفت كه اعتماد سازماني سبب بهبود ارتباط و همكاري ميان معلمان و مديران تربيت بدني آموزش و پرورش و ارتقاي كارايي و اثربخشي معلمان مي‌شود زيرا محيطي كه داراي اعتماد سازماني است، تأثيرات مثبت بسيار بر تربيت بدني آموزش و پرورش دارد.