عنوان مقاله :
وامداري سهروردي به ابنسينا در نظريۀ قياس
پديد آورندگان :
عظيمي ، مهدي دانشگاه تهران - گروه فلسفه و كلام اسلامي
كليدواژه :
منطق سهروردي , منطق ابنسينا , نظريۀ قياس , عدول محمول , افتراض , ضرورت بتّات
چكيده فارسي :
نظريۀ قياس در منطق سهروردي بر سه گونه تبديل استوار است: 1. تبديل گزارههاي سالب به موجب از طريق عدول محمول؛ 2. تبديل گزارههاي جزئي به كلّي از راه افتراض؛ 3. تبديل گزارههاي ممكن و ممتنع به ضروري بر پايۀ ضرورت بتّات. با اين تبديلها، چهار ضرب شكل اوّل به يك ضرب، چهار ضرب شكل دوم نيز به يك ضرب، و شش ضرب شكل سوم هم به يك ضرب فروكاسته ميشوند. درستيِ تكضرب اشراقيِ شكل اوّل را سهروردي اگرچه بديهي ميداند، درستيِ تكضرب اشراقي شكل دوم را با يك قاعده، و درستي تكضرب اشراقيِ شكل سوم را با يك قاعدۀ ديگر به اثبات ميرساند. آيا اين نظام قياسي با اركاني كه دارد، چنانكه ضيائي و والبريج ميپندارند، يك واگرايي حادّ از منطق ابنسيناست؟ سهروردي تقريباً در همۀ اينها وامدار ابنسيناست. وي ايدهاي را كه ابنسينا در المختصر الأوسط به صورت كوتاه و گذرا درافكنده است، كامل كرده و در همۀ مراحل تكميل اين ايده نيز از بخشهاي مختلف منطق ابنسينا الهام گرفته است. مورد 1 را از همان المختصر الأوسط وام كرده؛ مورد 2، روشي ارسطويي است كه در همۀ منطقنوشتههاي ابنسينا بهكار رفته؛ و مورد 3، مُلهَم از الشفاء، كتاب القياس است. افزون بر اينها، قاعدهاي كه سهروردي با آن درستي تكضرب اشراقيِ شكل دوم را ثابت ميكند برگرفته از النجاه است؛ و قاعدهاي كه با آن درستي تكضرب اشراقي شكل سوم را به اثبات ميرساند باز مقتبس از الشفاء، كتاب القياس است. بدين سان، خطاي كساني چون ضيائي و والبريج، كه نظريۀ قياس سهروردي را يك واگرايي حادّ از نظريۀ قياس ابنسينا ميدانند، آشكار ميشود.