عنوان مقاله :
تحليل گفتمان آموزش زبان و ادبيات فارسي؛ الگويي در جهت ارتقاي ديپلماسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران
پديد آورندگان :
رضايي مهر ، سهيلا دانشگاه علامه طباطبائي , وفايي ، عباسعلي دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات فارسي , اسپرهم ، داوود دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
آموزش زبان دوم , تحليل گفتمان , گسترش , ديپلماسي فرهنگي
چكيده فارسي :
تحليل گفتمان يكي از گرايشهاي بين رشته اي است كه در زمينه هاي زبانشناسي، جامعهشناسي، انسانشناسي، روانشناسي و... بروز يافته است. اين گرايش داراي دو ديدگاه عمده است؛ نخست چگونگي شكلگيري معنا و پيام را در ارتباط با عوامل درونزباني(شامل مباحث صورتشناسي و ساخت شناسي زبان) مورد ارزيابي قرار مي دهد و در ديدگاه دوم به بررسي عوامل برونزباني (ارتباط ميان زبان و تمام خصوصيات برونزباني كه شامل دانشهاي مختلف جامعهشناسي، فرهنگشناسي و... است) مي پردازد. گفتمان ها، زبان گشادۀ روابط قدرت بهشمار مي آيند و از آنجايي كه مفاهيم آموزش زبان نيز از مظاهر بارز قدرت فرهنگي محسوب ميشوند؛ بنابراين، نگارندگان اين مقاله برآن شدند به نقد مفاهيم آموزش زبان دوم بر مبناي ديدگاه دوم در تحليل گفتمان بپردازند. مهمترين يافتهها نشان مي دهند كه در رويكردهاي معنامبنايانه تكيه بر مشاهير مشترك براي نمونه بين ايران و تركمنستان (ابوسعيدابوالخير، ابوالفضل سرخسي و...) و ايران و ازبكستان (رودكي سمرقندي، امير عليشير نوايي، عطار نيشابوري و...) است. رويكردهاي جامعهمبنايانه بهشناسايي جوامع هدف از طريق بررسي جغرافياي زباني براي تبديل توانش ارتباطي به كنش ارتباطي است. رويكرد فرهنگمبنايانه نيز به شناخت ريشه هاي مشترك در ادبيات، هنر و زبان كه نمونه بارز آن آداب و رسوم جشن نوروز و خوش آمدگويي به بهار و هفت سين بين ايران و همسايگانش همچون آذربايجان، پاكستان، تركمنستان و... است در ساخت بن مايه هاي فرهنگي مشترك براي آموزش زبانآموزان اشاره دارد. در روانمبنايان نيز با استفاده از ادبيات عرفاني، پيوند آن با مفاهيم يادگيري مشاركتي همچون بهبود نگرش در شعر حافظ، عزت نفس در شعر صائب و... پرداخته شده است.
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي
عنوان نشريه :
متن پژوهي ادبي