نقش بازنمايي معماري بر شكل گيري تصوير ذهني مقصد گردشگران (مطالعه موردي: اقامتگاه هاي سنتي به شيوه نظريه داده بنياد)

اين مطالعه، با هدف تبيين نقش بازنمايي مكان در شكل‌گيري تصوير ذهني گردشگران از اقامتگاه‌هاي سنتي انجام شد. بازنمايي معماري اقامتگاه هاي سنتي در فضاي مجازي به عنوان يكي از مهمترين منابع اطلاعاتي موثر در شكل‌گيري تصوير مقصد گردشگران از اهميت بسزايي برخوردار است. امروزه اقامتگاه هاي سنتي به عنوان يكي از مهمترين جاذبه‌ هاي گردشگري شهرهاي تاريخي، مورد توجه گردشگران است. اين گردشگران به طور وسيعي از اطلاعات بصري و كلامي مندرج در رسانه هاي برخط براي شناسايي و انتخاب مقاصد خود بهره مي برند. با بهره‌گيري از رويكردي كيفي، داده‌هاي تحقيق از طريق مصاحبه‌هاي نيمه‌ساختاريافته با 32 نفر از گردشگران داخلي و خارجي، راهنمايان مجرب گردشگري و كارشناسان توليد محتوا و مديران اقامتگاه‌هاي سنتي و نيز مشاهدات ميداني، گردآوري شد. براي تجزيه و تحليل داده‌ها و ارائه نظريه نهايي از روش نظريه داده بنياد ابداعي كوربين و استراوس استفاده شد. بر مبناي اين شيوه، از طريق كدگذاري باز، محوري و گزينشي، يافته‌هاي تحقيق، ترسيم و در قالب يك مدل پارادايمي متشكل از سه بعد شرايط، راهبردها و پيامدها، ارائه گرديد. يافته‌هاي به دست آمده شامل 9 مقوله فرعي، متشكل از فضاي مجازي، بازنمايي مكان محور، گردشگري فرهنگي، بستر جغرافيايي مقصد، عوامل مديريتي،گردشگر، ارزيابي باواسطه مكان، تعامل و تبادل برخط و ارتقا تصويرذهني است. مقوله اصلي اين تحقيق، تجربه باواسطه مكان است كه مقولات فرعي را در بر مي گيرد. ارائه مدل مفهومي براي توضيح روابط ميان مقولات نشان مي‌دهد كه مقوله بازنمايي مكان‌محور، به‌عنوان مهمترين علت ايجاد تجربه باواسطه مكان، امكان توسعه ادراكات از محيط را فراهم مي‌آورد كه در سه دسته بازنمايي معمارانه، بازنمايي وجوه معنايي و بازنمايي فعاليت‌ها و رويدادها طبقه‌بندي مي‌شود. نقش بازنمايي معماري با تبيين چگونگي شكل گيري تصوير ذهني گردشگران از اقامتگاه هاي سنتي در فضاي مجازي، انجام شد. نتايج اين مطالعه مي‌تواند به معماران در فهم ادراكات و شناخت گردشگران از اقامتگاه هاي سنتي در فضاي مجازي و همچنين چگونگي بازنمايي بناهاي تاريخي در رسانه كمك كند.