اولويت بندي سناريوهاي حذف تركيبات آلي فرار از واحدهاي R.O.P پالايشگاه نفت با استفاده از مدل شبكه عصبي مصنوعي (مطالعه موردي: پالايشگاه نفت آبادان)

مقدمه و اهداف: نفت در بسياري از صنايع اهميت حياتي دارد و مهم ترين منبع تامين انرژي در سطح بين المللي است و 32 درصد منبع تامين انرژي در اروپا و آسيا و بيش از 53 درصد در خاورميانه را تشكيل ميدهد. با توجه به جايگاهي كه صنايع پتروشيمي امروزه پيدا كرده اند نبايد از صدمات آن بر سلامت انسان و محيط زيست غافل بود. امروزه پالايشگاهها ميليون‌ها پوند آلاينده در هوا منتشر مي‌كنند كه خطري جدي بر سلامت انسان و محيط زيست محسوب مي‌گردد و كيفيت زندگي افراد مجاور جوامع صنعتي را با آسيب‌هاي جدي رو به رو مي‌كند. لذا در اين پژوهش با بهره گيري از منطق و الگوريتم بكار رفته در مدل شبكه‌ي عصبي مصنوعي، به اولويت‌بندي وزني استراتژي‌ها و پيش‌بيني شرايط آتي حاكم بر طرح، پرداخته است و در نهايت رتبه بندي نهايي با مدل TOPSIS صورت پذيرفت.روش كار: در اين پژوهش، سنجش آلاينده‌هاي هوا با روش كروماتوگرافي گازي بود و با استفاده از شبكه عصبي مصنوعي ANN (Artificial Neural Networks) به بررسي اولويت بندي سناريوهاي حذف آلاينده‌هاي آلي فرار از واحد تصفيه پساب نفتي ROP (Recovery Oil Compound) پالايشگاه نفت آبادان در سال 1398 پرداخته شد. روش به كار گيري شبكه عصبي مصنوعي در مطالعه حاضر روش پرسپترون چند لايه MLP (Multi Layer Perceptron)بود. رتبه بندي نهايي با مدل TOPSISصورت پذيرفت.يافته ها: بر اساس نتايج به دست آمده از سنجش آلاينده‌هاي هواي مجاور واحد ROPپالايشگاه، بيشترين ميزان انتشار تركيبات آلي فرار نسبت به ميزان اعلام شده توسط WHO متعلق به نشر بنزن با مقادير µg/m^3 8865.88 در فصل بهار، µg/m^3 1701.04 در فصل تابستان، µg/m^3 8061.72 در فصل پاييز و µg/m^3 8447.62 در فصل زمستان بود.نتيجه گيري: بر اساس خروجي‌هاي مدل و رتبه بندي آن با مدل TOPSIS، كمينه سازي پساب توليدي در كارخانه از طريق كنترل موثر تر مصرف آب، بهينه سازي فرآيندهاي توليد، استفاده مجدد از آبهاي كندانس مبدل‌هاي غير مستقيم، كنترل نشت در اتصالات، شيرها و تجهيزات پالايشگاه با ضريب تاثير با خلوص 1، اولين اولويت و ائده آل ترين حالت بود. پس از آن برگشت دادن لجن از مخزن هوادهي جهت فراهم سازي تعداد كافي ميكروارگانيسم‌ها براي جلوگيري از بي هوازي شدن لجن فعال، همچنين افزايش زمان ماند هيدروليكي فاضلاب هر دوساعت يكبار با 0.7798 اولويت دوم و بكارگيري حوض‌هاي يكنواخت سازي با 0.6964 به حالت ائده آل استراتژي سوم مشخص گرديد.