بررسي مهارت‌هاي مقابله با فشارهاي رواني و مشكلات براساس نظريه روان‌شناختي فولكمن و لازاروس در مثنوي معنوي با تكيه بر حكايت «شير و نخجيران»

هدف مقاله حاضر پاسخ به اين پرسش است كه شيوه مقابله با فشارهاي رواني و مشكلات در ادب تعليمي فارسي با تكيه بر حكايت «شير و نخجيران» در مثنوي تا چه حد با شيوه هاي مقابله فولكمن و لازاروس قابل انطباق است؟ روش پژوهش توصيفي تحليلي است. داده‌ها با مطالعه منابع كتابخانه‌اي و همچنين، داده‌هاي مبتني شيوه تودورف در سلسله‌بندي داستان و پرسشنامه سبك هاي مقابله اي  (WCQ)لازاروس و فولكمن براي دريافت راهبرد مقابله استفاده شد. نتايج تحليل داده‌هاي حاصل از پرسشنامه و مطالعات كتابخانه‌اي نشان داد راهكار مولوي براي مقابله با فشارهاي رواني مطابق با سبك مقابله اي مسأله مدار لازاروس و فولكمن است كه با حل مدبرانه مسأله و مسئوليت پذيري و جست‌وجوي حمايت اجتماعي، فشار رواني موجود در حكايت از بين مي رود و مسأله واهمه از مرگ به شكل مدبرانه حل مي شود. همچنين، نتايج نشان داد در اين داستان از شيوه مسأله مدار مثبت و از سبك مقابله اي هيجان مدار به شكل كم رنگ بهره گرفته شده است.