شناخت رابطه بين درك طبقاتي افراد و تمايل آن‌ها به مصرف موسيقي: مطالعه موردي شهر كرمانشاه

يكي از موضوعاتي كه امروزه پژوهش در زمينه آن ضروري به نظر مي‌رسد، شناخت ذائقه موسيقايي و هنري افراد در يك جامعه است. اين مطالعه با هدف بررسي شناخت رابطه بين درك طبقاتي افراد و تمايل آن‌ها به مصرف موسيقي با تأكيد بر شهر كرمانشاه انجام شده است. در اين مطالعه از سرمايه فرهنگي بورديو، موسيقي عامه‌پسند آدرنو، ذائقه فرهنگي طبقات مختلف پيترسون و نظريه مصرف فرهنگي گروه‌هاي اجتماعي گانز استفاده شده است. اين مطالعه با روش توصيفي از نوع پيمايشي و ابزار پرسشنامه انجام شد و جامعه آماري افراد بالاي 15 سال شهر كرمانشاه بودند. براي تحليل يافته‌ها از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌هاي آماري مانند همبستگي، مقايسه ميانگين‌ها و ساير آزمون‌ها استفاده شد. تعداد نمونه مطالعه‌شده 360 نفر بود كه با استفاده از روش نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. نتايج حاصل از آزمون تحليل واريانس نشان مي‌دهد كه متغيرهايي چون نحوه آشنايي افراد با انواع موسيقي (11.83 = F)، نظر خانواده درباره موسيقي (11.31 =F )، هدف از گوش‌دادن به موسيقي (10.29 = F)، دليل استفاده از موسيقي (21.51 = F)، شرايط روحي و رواني (11.77 = F)، احساس پس از گوش‌دادن به موسيقي (14.84 =F )، نحوه تصرف منزل مسكوني (3.75 =F)، طبقه اجتماعي افراد (9.13 =F) و نوع موسيقي (4.59 =t) بر تمايل آن‌ها به مصرف موسيقي تأثير معناداري دارد. يافته‌ها نشان مي‌دهد گروه‌هاي اجتماعي كه به پايگاه‌هاي طبقاتي بالاتري تعلق دارند، داراي ذائقه متنوعي هستند و سطح موسيقي مورد مصرفشان بسيار بالاتر و متنوع‌تر است. نتايج اين مطالعه نشان داد آن‌هايي كه پايگاه طبقاتي بالاتري دارند، تمايل موسيقيايي‌شان به سمت موسيقي سنتي است؛ درحالي‌كه افراد با پايگاه اجتماعي پايين‌تر گرايش به موسيقي غرب دارند و آن را مصرف مي‌كنند.