رهبري تحول‌گرا، خلاقيّت و نوآوري در صنعت پتروشيمي؛ نقش ميانجي رفتارهاي كاري موّلد

نياز به خلاقيت و نوآوري در سازمان‌ها، به ويژه آن‌هايي كه تكنولوژي مبنا هستند، نسبت به گذشته بيشتر احساس مي‌شود و توسعه خلاقيت و نوآوري در سازمان، وابسته به وجود رهبراني است كه روحيه مولد بودن را در زيردستان تزريق نمايند. تحقيق حاضر به بررسي تأثير رهبري تحول‌گرا بر خلاقيت و نوآوري كاركنان در صنعت پتروشيمي و نقش ميانجي رفتارهاي كاري مولد در اين بين پرداخته است. داده‌ها از نمونه‌اي شامل 162 نفر از كاركنان شركت‌هاي فعال در صنعت پتروشيمي در استان لرستان، به وسيله پرسشنامه‌هاي استاندارد گردآوري شد. فرضيه‌ها با استفاده از مدل‌سازي معادلات ساختاري به روش حداقل مربعات جزئي و با استفاده از نرم‌افزار Smartpls.3 آزمون شد. نتايج آزمون مدل ساختاري براي فرضيه‌هاي داراي تأثير مستقيم نشان داد كه رهبري تحول‌گرا تأثير مستقيم، مثبت و معناداري بر متغيرهاي خلاقيّت و نوآوري و رفتارهاي كاري موّلد دارد (فرضيه‌هاي اول تا سوم). همچنين رفتارهاي كاري مولّد تأثير مستقيمي بر خلاقيّت و نوآوري داشت (فرضيه‌هاي چهارم و پنجم). نتايج آزمون مدل ساختاري براي فرضيه‌هاي ميانجي بيانگر تأييد اين فرضيه‌ها بود و نقش ميانجي رفتارهاي كاري مولد در رابطه بين رهبري تحول‌گرا و خلاقيّت و نوآوري مورد تأييد قرار گرفت (فرضيه‌هاي ششم و هفتم). در مجموع خلق و توسعه رفتارهاي كاري مولد توسط رهبران تحول‌گرا در صنعت پتروشيمي مي‌تواند اين رهبران را به هدف توسعه خلاقيت و نوآوري نزديك‌تر سازد.