بررسي تأثير مديريت دانش مشتري بر ظرفيت نوآوري با نقش ميانجي ظرفيت جذب دانش

پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير مديريت دانش مشتري بر ظرفيت نوآوري با نقش ميانجي ظرفيت جذب دانش  انجام شده است. اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از لحاظ روش و ماهيت جزء پژوهش هاي توصيفي پيمايشي است. جامعه آماري شامل مركز تحقيقات و نوآوري صنايع خودرو سايپا واقع در شهر تهران است. با روش نمونه گيري تصادفي در دسترس، 196 نفر از مديران و كارمندان اين مركز به عنوان اعضاي نمونه انتخاب شده اند. براي سنجش متغيرهاي مديريت دانش مشتري، ظرفيت جذب دانش و ظرفيت نوآوري به ترتيب از پرسشنامه‌هاي استاندارد جبينگ و همكاران (2013)، آلبرت مورنت و همكاران (2018)، حميديان‌پور و حصيري (2020) استفاده گرديده است. روايي و پايايي پرسشنامه‌ها از طريق روايي محتوا و آلفاي كرونباخ تأييد گرديد (0/83). داده ها از طريق رويكرد مدل‌سازي معادلات ساختاري به واسطه نرم افزار هايLisrel(8.80)  و SPSS تحليل شده اند. تحليل نتايج پژوهش در سطح خطاي 5% بيانگر تأثير مثبت و معنادار مديريت دانش مشتري بر ظرفيت نوآوري است. بعلاوه، نتايج تحليل مسير غير مستقيم گوياي نقش ميانجي ظرفيت جذب دانش در تأثير مديريت دانش مشتري بر ظرفيت نوآوري است. به عنوان يك نتيجه كلي، مديران با شناسايي و شبيه سازي ايده ها و اطلاعات مشتريان، دانش فرا سازماني و بهره برداري از آن‌ها در فرآيند ها و عمليات صنعت، ضمن ارتقاء ظرفيت جذب، زمينة لازم را براي ظرفيت نوآوري فراهم مي‌آورند.