اثربخشي تدريس معكوس بر اضطراب رياضي و عملكرد رياضي دانش‌آموزان پايه پنجم شهرستان مرند

پيشينه و اهداف: يكي از روش هاي جديد در حوزه ياددهي و يادگيري، روش تدريس معكوس است. هدف از اين مقاله بررسي تاثير كلاس معكوس روي اضطراب رياضي دانش‌آموزان و هم چنين عملكرد رياضي آنان است. روش‌ها‌: جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه دانش‌آموزان دختر پايه پنجم شهرستان مرند در سال تحصيلي 98-1397 بود. نمونه آماري به صورت هدفمند و از دو مدرسه همجوار (مدرسه آتيه و مدرسه راه بهشت) در يك منطقه از شهر مرند به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت براي تدريس سنتي و مدرسه آتيه به براي تدريس معكوس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت با 27 نفر دانش‌آموز به عنوان گروه كنترل و مدرسه آتيه با 29 نفر دانش‌آموز به عنوان گروه آزمايش انتخاب شدند. براي سنجش اضطراب رياضي آزمودني ها از مقياس رياضي كودكان استفاده شد؛ و براي بررسي عملكرد درس رياضي نيز  به‌صورت مسئله‌هاي رياضي در سطوح مختلف حيطه شناختي از يك آزمون محقق ساخته 20 سوالي پيش‌آزمون و پس‌آزمون كه به تاييد متخصصان اين حوزه رسيد، استفاده شد. تدريس معكوس هر هفته چهار جلسه واحد درسي رياضي كلاس پنجم ابتدايي بود كه درهفته دو جلسه تدريس معكوس در منزل (ياد گيري در منزل توسط CD هاي آموزشي تهيه شده توسط معلم) انجام گرفت و در دو جلسه حل تمرينات در كلاس صورت گرفت.. يافته‌ها: نتايج حاصل از آزمون مانكوا و آزمون T نشان داد كه چهار بعد اضطراب رياضي اعم از (اضطراب يادگيري، اضطراب حل مسئله، اضطراب نسبت به معلم رياضي و اضطراب ارزيابي رياضي) در  دانش‌آموزان كلاس معكوس نسبت به دانش‌آموزان كلاس سنتي كاهش چشمگيري داشته است. عملكرد رياضي دانش‌آموزان كلاس معكوس نسبت به كلاس سنتي افزايش داشته است. نتيجه‌گيري: در تبيين نتايج مي‌توان گفت كه كلاس معكوس باعث تسهيل يادگيري عميق از طريق فعاليت هاي يادگيري در كلاس درس مي‌شود و باعث افزايش انگيزة معلمان و دانش‌آموزان شده و كلاس درس را براي آنها جذاب‌تر و ارتباطي‌تر مي نمايد؛ در نتيجه اعتماد به نفس دانش‌آموزان در يادگيري رياضي افزايش مي يابد. در كلاس معكوس دانش‌آموزان مهارت‌هايي همچون پرسش هاي باز و بسته، گوش دادن فعال، پرسش‌هاي مستقيم، پرداختن به ناهمخواني ها، حمايت و تشويق از سوي معلم را تجربه مي كنند، كه اين مهارت‌ها باعث توانمندسازي دانش‌آموزان در تعيين هدف و حل مسئله مي‌شود؛ در نتيجه ميزان اضطراب كمتري نسبت به دانش‌آموزاني كه به روش معمول رياضيات را ياد مي گيرند دارند. از سويي ديگر در اين نوع از يادگيري مي‌توان زمان بيشتري را در كلاس براي مهارت‌هاي تفكر صرف نمود؛ همچنين فراگيران به صورت فعال، در يادگيري و ايجاد دانش بيشتر درگير هستند و همزمان دانش خود را آزمايش و ارزيابي مي‌كنند. كلاس معكوس به فراگيران كمك مي‌كند تا به درك وسيعي نسبت به سبك هاي يادگيري و عملكردشان برسند. افزايش اطلاعات معلمان در زمينه تدريس معكوس و برگزاري دوره هاي ضمن خدمت براي معلمان، فراهم كردن اطلاعات تدريس معكوس از پيشنهادات كاربردي اين مقاله است.