چشم انداز انرژي جهان تا 2040با تاكيد بر نفت وگاز( بخش دوم – شرايط آينده)

فاقد عنوان لاتين

در حال حاضر دنياي انرژي مجموعه اي از تناقضات و بي نظمي ها را در خود جاي داده است. براي مثال از تامين انرژي تمام مردم جهان صحبت مي كنيم اما ، هنوز بخشي از آنها نمي توانند از برق استفاده كنند، ويا در حاليكه مي بايستي براي حفظ سلامت ساكنان كره زمين با صرفه جويي در استفاده از سوخت هاي آلا ينده اقدامات موثرتري انجام دهيم، آمار و ارقام حاكي ازانتشار بسيار بالاي آلاينده هاي زيست محيطي است كه هر روز نسبت به روز قبل ركوردار مي باشند.يا در حاليكه ادعا مي كنيم با سرعت بسيار بالايي بسمت مصرف انرژي هاي تجديد پذير حركت مي كنيم در مقابل، سيستم امروز انرژي جهان همچنان وابستگي شديدي به سوخت هاي فسيلي تا ميزان 6/33 در صد به نفت،2/27 درصد به ذغال سنگ و 9/23 درصد به گاز طبيعي،و يا مجموعا تا 7/84 درصد دارد، و ساير تناقضات و عدم اطميناني هايي كه نمي توان براي آنها جواب مناسبي پيدا نمود. بنابراين، اين روزها بيش از هر زمان ديگري لازم است تا تصميم گيران حوزه انرژي در كشور دريابند كه در كجاي سيستم انرژي جهاني و ايران قرار گرفته اند و اينكه چگونه مي توانند باتوجه به ريسك پذيري بالاي بازار سوختهاي فسيلي (بدليل رقابت شديد سوخت هاي تجديد پذير و كم كربن تا افق 2040)، منافع ايران را بكمك امكاناتي كه در حال حاضر در صنايع نفت،گاز و پتروشيمي داريم ، براي نسل هاي آينده صيانت نمايند ، زيرا با نگاهي به روند گذشته و جاري مصرف نفت در سبد انرژي مصرفي جهان، ملا محظه مي شود كه سهم نفت در سبد انرژي جهاني از 7/39 درصد در سال 2000 به 6/33 در صد در سال 2018 كاهش يافته و انتظار مي رود در افق 2040 اين رقم به حدود 30 درصد مجددا، روندي نزولي را تجربه نمايد.بهمين دليل، در اين مقاله (بويژه بخش دوم)، سعي شده است تا به چشم انداز انرژي جهان(با تاكيد بيشتر بر نفت و گاز) تا افق 2040 نگاهي دقيقتر داشته باشيم و ما نيز تلاش كنيم تا هرچه سريعتر، مسير فعاليت هاي خود را در راستاي اهداف آن قرار دهيم و با برنامه ريزي مناسب و به روز و حضور بموقع در بازار هاي بين المللي انرژي، فرصتهاي از دست رفته گذشته را جبران نماييم، فرصت هايي كه بدليل نجات زمين براي هيچ توليد كننده نفت و گاز ديگر تكرار نخواهد شد. و بديهي است كه كشورهايي موفق خواهند بود كه از همين امروز با اتخاذ سياست هاي بموقع و به روز ظرفيت توانايي هاي خود را در تجارت بين المللي انرژي(بويژه نفت و گاز) از قوه به فعل تبديل كنند ، زيرا همانطور كه اشاره شد، در افق 2040 قرار است سهم نفت در سبد انرژي جهان از6/33 درصد كنوني به 30 درصد كاهش يابد و همين مسيراما با تاخير و روندي كند تر براي گاز ترسيم شده است. بخش دوم مقاله، همچنين به ما ياد آوريمي كند كه با توجه به روند مصرف و توليد حامل هاي انرژي تا افق 2040،چگونه يك مجموعه از راهكارها و تصميم ها ي ممكن را براي آينده با توجه به شرايط موجود جمع آوري كنيم و براي شناخت بهترچگونگي روابط ميان بخش هاي مختلف سبد انرژي جهاني بويژه نفت و گاز موقعيت صنعت نفت كشور را با كمترين خطا و حد اكثر منافع راهبردي در مسير آن قرار دهيم. انشا...

فاقد چكيده لاتين