واكاوي كيفي علل ضعف نسبي دانشجومعلمان رشته ي علوم تربيتي نسبت به رشته هاي دبيري در بين دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگيان خواجه نصير كرمان

فاقد عنوان لاتين

رشته ي علوم تربيتي از جمله رشته هاي اساسي و مهم در دانشگاه فرهنگيان است .اين رشته از اين جهت اهميت دارد كه دانشجو معلمان را براي ورود به حرفه معلمي دوره ابتدايي آماده مي كند. هدف اين پژوهش بررسي علل ضعف نسبي دانشجويان رشته ي علوم تربيتي، نسبت به دانشجويان دبيري در دانشگاه فرهنگيان خواجه نصير طوسي كرمان مي باشد. روش اين پژوهش كيفي و از نوع پديدارشناسي است .يافته ها از طريق مصاحبه نيمه ساختار يافته به دست آمدند. دراين تحقيق جامعه آماري سه دانشجوي رشته ي علوم تربيتي و دوازده دانشجوي رشته هاي دبيري بودند .يافته هاي اين پژوهش شامل سه مضمون اصلي كار و شرايط، نظام آموزشي و واحدهاي ارائه شده براي رشته ي علوم تربيتي و همچنين مضمون ديگر اين پژوهش، فعال نبودن دانشجويان رشته ي علوم تربيتي مي باشد. در مضمون كار و شرايط، دو مقوله جايگاه و كلاس و تدريس همه دروس درنظر گرفته شده. در مضمون نظام آموزشي، مقوله هاي عدم توجه نظام آموزشي به درس خواندن دانشجويان، سخت بودن رشته هاي دبيري و آسان بودن رشته علوم تربيتي وهمچنين عدم استفاده درس هاي كاربردي و عملي در رشته ي علوم تربيتي بررسي شده است. همچنين در مضمون مشاركت دانشجومعلمان رشته ي علوم تربيتي، به مقوله هاي عدم فعاليت در كلاس هاي درسي دانشگاه، تشكل هاي دانشجويي و برنامه هاي فرهنگي مورد توجه قرار گرفته است. پژوهشگر با تحليل يافته ها به نتايجي دست يافته است ،اين نتايج عبارت اند از :يكي از نقاط ضعف نسبي در بين دانشجويان رشته علوم تربيتي تدريس دروس رياضي و علوم دوره ابتدايي است؛ بنابراين واحدهاي اساسي و مهمي مثل آموزش رياضي و آموزش علوم تجربي در برنامه درسي رشته ي علوم تربيتي دانشگاه فرهنگيان خيلي كم است و لازم است كه حداقل 10 واحد درسي براي هر كدام از اين دروس در برنامه درسي گنجانده شود.