بررسي نمادهاي سياسي ـ اجتماعي در داستان‌هاي كودك و نوجوان داريوش عبادالهي

فاقد عنوان لاتين

نماد به عنوان يك عنصر ادبي با ظرفيت چندمعنايي، علاوه بر اينكه ارزش‌هاي بلاغي بسياري دارد، گاهي دستماية آفرينشگران ادبي براي بيان مضامين مختلف اجتماعي و سياسي نيز بوده‌است. داريوش عبادالهي از نويسندگان دهة چهل و پنجاه است كه به دليل شرايط خفقان‌آور سياسي و اجتماعي آن دوره، انديشه‌ها و مطالبات خود و جامعه را در قالب داستان‌هايي براي كودكان و نوجوانان و به صورت نمادين بيان كرده‌است. هدف از نگارش اين مقاله، بررسي چگونگي استفادة عبادالهي از انواع نمادهاي حيوانات، گياهان، نمادهاي برگرفته از طبيعت و موجودات افسانه‌اي در قالب داستان‌هاي كودكان و نوجوانان و براي بيان مقاصد سياسي و اجتماعي اوست. كثرت انواع نمادها در داستان‌هاي عبادالهي علاوه بر اينكه نشان‌دهندة نگاه مأيوسانة او به حاكميّت آن دوره و مشكلات سياسي است، بيان‌كنندة خلاقيّت او در چگونگي استفاده از اين نمادها است. اين مقاله به روش تحليلي ـ توصيفي نوشته شده‌ است و نشان مي‌دهد كه عبادالهي از همة اين نمادها كه زيرمجموعه‌هاي بسياري نيز دارد، به‌خوبي استفاده كرده‌است؛ به‌طوري كه مي‌توان گفت نمادهاي او بازنمايي‌كنندة سياست‌هاي حاكم بر جامعه، زورمداري دشمنان و ابرقدرت‌‌ها و مظلوميّت انسان‌هاي ضعيف است. از ميان نمادهاي حيوانات، راسو نماد پيش‌روندگي است و با ويژگي‌هايي كه دارد، حيوانات ضعيف را به مقابله با قدرت‌هاي برتر تشويق مي‌كند. از ميان عناصر طبيعت گرما، سرما، باد و.. طبيعتي ويرانگر دارند كه باز هم به ابرقدرت‌هايي كه زندگي مردم را نابود مي‌كنند، اشاره دارند. موجودات افسانه‌اي همچون غول و اژدها نيز قدرت‌هايي هستند كه تلاش مي‌كنند مردم را از طبيعي‌ترين حقوق خود محروم كنند.

فاقد چكيده لاتين