شماره ركورد :
1216904
عنوان مقاله :
شناخت پيامدهاي معرفت شناختي مفهوم حكومت مندي در جغرافياي فرهنگي
پديد آورندگان :
لشگري تفرشي ، احسان دانشگاه يزد - گروه جغرافيا
از صفحه :
333
تا صفحه :
340
كليدواژه :
معرفت‌شناسي , حكومت‌مندي , تبارشناسي , جغرافياي فرهنگي
چكيده فارسي :
مقدمه: مفهوم حكومت‌مندي كه نخستين بار توسط ميشل فوكو در سال 1978 مطرح شد؛ مشتمل بر مطاله تكنيك‌ها، فرآيند‌ها و رويكردهايي است كه در چارچوب آن دولت‌‌ها كليه ابعاد زيست شهروندان را كنترل مي‌نمايند. در چارچوب اين ديدگاه مي‌توان ابعاد فضايي فرهنگ و روابط اجتماعي موجود را پيامد عملكرد حاكميت سياسيتاريخي در مقطعي مشخص از تاريخ و در قالب گفتمان سياسياجتماعي قلمداد نمود. صورت‌بندي اين مفهوم در علوم انساني و اجتماعي و از جمله جغرافياي فرهنگي داراي پيامدهاي ‌معرفت‌شناختي است كه موجب تحول جايگاه جغرافياي فرهنگي در بين شاخه‌هاي ديگر جغرافياي انساني شده است. در اين مقاله كوشش شد با اتكا به روش تفسيري و با استفاده از مضمون نظري حكومت‌مندي گفتماني؛ پيامدهاي معرفت‌شناختي صورت‌بندي اين مفهوم در جغرافياي فرهنگي واكاوي شود. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي تحقيق بيانگر آن است كه حكومت‌مندي، تبارشناسي را به ابزار مهم در شناخت نمادهاي و فرآيندهاي جغرافياي فرهنگي تبديل مي‌نمايد. اين در حالي است كه تبارشناسي قدرت سياسي بدون توجه به ديرينه‌شناسي اقتصاد سياسي امكان‌ناپذير است و از آنجايي كه در چارچوب مفهوم حكومت‌مندي، انقطاع و عدم پيوستگي جزء ماهيت اقتصاد سياسي قرار دارد، معرفت‌شناسي جغرافياي فرهنگي به سوي نسبيت‌گرايي سوق مي‌يابد. بر اين مبنا، هيچ يك از اوصاف ذاتيت، ضروريت، كليت و ابديت كه در ماهيت قوانين طبيعي وجود دارد و ادراكات حقيقي كه بدان متصف مي‌شود، در مورد اعتباريات جغرافياي فرهنگي مصداق ندارند. ضمن اينكه شناخت فرآيند‌ها و نمادهاي آرماني نيز كه به‌دنبال جايگزيني با فرهنگ موجود است مورد اهميت واقع مي‌شود. از اين‌رو، در جغرافياي فرهنگي، متاثر از حكومت‌مندي، اهميت بالايي براي مطالعه طبقات زيرسلطه و در حاشيه قدرت در نظر گرفته مي‌شود.
عنوان نشريه :
تحقيقات جغرافيايي
عنوان نشريه :
تحقيقات جغرافيايي
لينک به اين مدرک :
بازگشت