عنوان مقاله :
استعارۀ جهتي در قصايد خاقاني با رويكرد شناختي
پديد آورندگان :
منوچهري ، مريم دانشگاه بوعليسينا , شفق ، اسماعيل دانشگاه بوعليسينا
كليدواژه :
استعاره , رويكرد شناختي , استعارۀ جهتي , قصيده , خاقاني
چكيده فارسي :
صنعت استعاره در گذشته به عنوان ابزاري زيباييشناختي، ويژگي واژهها و پديدهاي زباني شناخته ميشد. در رويكرد نوين زبانشناسي شناختي، استعاره به عنوان ابزاري فرازباني شناخته ميشود كه نظام مفهومي ذهن انسان را شكل ميدهد؛ يعني يك استعاره، مفاهيم نظاممندي ارائه ميدهد. بنابراين، بين استعارهها ارتباطي به وجود ميآيد. جملاتي چون «در بحث شكستش دادم»، «استدلالش پيروز شد»، نمونهاي از استعارۀ «بحث، جنگ است» ميباشد. استعاره بخش مهمي از ارتباطهاي كلامي را شكل ميدهد و آنقدر طبيعي به زندگي ما وارد ميشود كه گاهي در عمل متوجه آن نميشويم. از ديدگاه ليكاف، استعاره روشي است كه از طريق آن، يك حوزه از تجربه در قالب حوزهاي ديگر بيان ميشود. حوزۀ مبدأ معمولاً عينيتر و ملموستر از حوزۀ مقصد است. بنا بر نظر ليكاف، استعاره يك عنصر حاشيهاي در حيات فكري ما انسانها نيست، بلكه عنصري است در ادراك ما كه از فرهنگ و دنياي پيرامونمان محسوب ميشود. يكي از انواع استعارههاي مفهومي، استعارۀ جهتي است. استعارههاي جهتي، صورتهاي مكاني به مفاهيم ميبخشند كه اين جهتها از يك سو، ريشه در تجارب ما دارند و از سوي ديگر، سبب زيبايي نظامهاي مفهومي ميشوند. وظيفۀ اين نوع از استعارهها برقراري انسجام در نظام مفهومي ماست. زبان بهكاررفته در قصايد خاقاني به علت تنوع مفاهيم موجود در آن، حوزۀ مناسبي براي بررسي استعاره از ديدگاه زبانشناسي شناختي است. بررسي قصايد خاقاني با اين ديدگاه، ما را در شناخت بهتر انديشه و جهانبيني خاقاني ياري ميرساند. اين پژوهش كه با روش توصيفي و تحليلي انجام شده، استعارههاي جهتي را در قصايد خاقاني بررسي كردهاست. در استعارههاي خاقاني، بيشتر از جهتهاي «بالا» و «پايين» براي اعطاي صورت مكاني به مفاهيم استفاده شدهاست، در حالي كه «عمق، سطح، دور و نزديك» كمترين كاربرد را دارد. در اين پژوهش، جهت «بالا» با امور مثبت و جهت «پايين» با امور منفي مرتبط بود، جز در يك مورد كه جهت بالا بر امور منفي و جهت پايين بر امور مثبت دلالت داشت.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت
عنوان نشريه :
پژوهشنامه نقد ادبي و بلاغت