برآورد پارامتريك تابع تقاضاي شرطي آب در صنايع كارخانه‌اي ايران

كمبود آب در ايران يكي از عوامل محدود كننده اصلي توسعه فعاليت‌هاي اقتصادي در دهه‌هاي آينده به شمار مي‌رود. از اينرو هدف اصلي اين تحقيق، برآورد تابع تقاضاي آب در صنايع كارخانه‌اي ايران است و بدين منظور از تابع هزينه ترانسلوگ استفاده شده است. داده‌هاي به كار رفته در اين تحقيق مربوط به صنايع كارخانه‌اي ايران در طي سال‌هاي 1383 تا 1396 مي‌باشد. نتايج حاصل از برازش مدل نشان مي‌دهد كه، همه كشش‌هاي جزيي آلن علامت صحيح و مورد انتظار منفي را دارند. به عبارت ديگر رابطه معكوس بين قيمت و مقدار تقاضا در آن‌ها نشان داده مي‌شود. همه كشش‌هاي قيمتي علامت صحيح و مورد انتظار منفي دارند و مقدار كشش قيمتي تقاضا براي نهاده آب از لحاظ قدرمطلق بيش از بقيه نهاده‌ها است. به عبارت ديگر حساسيت تقاضاي نهاده آب به تغييرات قيمت بيشتر از بقيه نهاده‌ها است. نهاده‌هاي انرژي، سرمايه و نيروي كار در رده‌هاي بعدي قرار دارند. قدر مطلق مقدار عددي كشش‌هاي قيمتي خودي همه نهاده‌ها كمتر از يك بوده و بنابراين مي‌توان گفت كه تقاضا براي همه نهاده‌ها بي كشش است. مقادير كشش جانشيني موريشيما (MSE) مثبت  است كه دلالت بر جانشيني نهاده‌ها دارد. با توجه به يافته‌هاي تحقيق و بويژه با در نظر گرفتن اين نكته كه  كشش قيمتي نهاده آب حدوداً يك است، به نظر مي‌رسد سياست‌هاي قيمتي تاثيري در كاهش تقاضا و صرفه جويي در مقدار آب نخواهد داشت.