عنوان مقاله :
ارتباط بين سطح تركيب در ساختار مدخل هاي مفاهيم و شمار روابط معنايي در تحليل عملكرد بازيابي اطلاعات در هستي شناسي كشاورزي سازمان خواروبار كشاورزي سازمان ملل متحد
پديد آورندگان :
اميرحسيني ، مازيار وزارت جهاد كشاورزي - سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي - دفتر ارتباطات علمي و همكاريهاي بين المللي
كليدواژه :
ساختار مفاهيم , روابط معنايي , روابط تاكسونوميك , روابط غير تاكسونوميك , ارزيابي هاي ساختاري , ارزيابي كمّي , هستي شناسي كشاورزي (VocBench)
چكيده فارسي :
ارزيابي هاي ساختاري به شيوه سامان دادن و نمايش روابط بين مفاهيم در بدنه يك حوزه علمي يا دانش ميپردازد كه در واقع، مبناي شكلگيري هستي شناسي است. به اين ترتيب، تحليل سطح تركيب در ساختار مدخلهاي مفاهيم و تأثير آن بر ميزان روابط بين آنها ميتواند در ساخت، حفظ و نگهداري هستي شناسيها با تكيه بر ارزيابي هاي ساختاري حائز اهميت فراوان باشد. اين پژوهش با هدف تبيين ارتباط بين سطح تركيب در ساختار مفاهيم با شمار روابط معنايي با استفاده از روش ارزيابي كمّي صورت گرفته است. اين هدف بر اين فرضيه تكيه دارد كه بين سطح تركيب در ساختار مفاهيم و تعداد روابط معنايي آنها رابطهاي معنادار وجود دارد. نتايج پيشينهپژوهي نشان ميدهد كه در ارتباط بين سطح تركيب در ساختار مفهوم با روابط معنايي اختصاصيافته به آنها در راستاي افزايش عملكرد بازيابي اطلاعات، پژوهشي انجام نشده است. دادههاي اين پژوهش از هستي شناسي معتبر كشاورزي «سازمان خواروبار كشاورزي سازمان ملل متحد (VocBench) » اخذ شده است. حجم جامعه پژوهش 40000 مفهوم كشاورزي است كه حدود 1500 مفهوم از طريق روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي انتخاب شد. بهمنظور تحليل سطح تركيب در ساختار مفاهيم با استفاده از نرمافزار «اكسل » و «اسپياساس » تحليلهاي نسبي و تحليل بسامد صورت گرفت. در بررسي ارتباط بين ساختار مفهوم و روابط معنايي از آمار استنباطي، بهويژه از مقايسه تحليل ميانگين و روش همبستگي »پيرسون « با استفاده از گزارشهاي نرمافزار »اسپياساس » مدد گرفته شده. نتايج نشان ميدهد كه نسبت عاملبندي مفاهيم يك كلمهاي برابر با 0.58 است؛ به اين مفهوم كه از هر 100 مفهوم يك و دوكلمهاي، 58 مفهوم يك كلمهاي در هستي شناسي كشاورزي وجود دارد. مفاهيم مركب دوكلمهاي 38.7 درصد از كل مفاهيم را به خود اختصاص داده است. دليل كاهش نسبت سادگي در ساختار مفاهيم، شمار قابل توجه مفاهيم مركب دوكلمهاي است. متوسط روابط معنايي ورودي به مفاهيم يك كلمهاي و خروجي از آنها برابر با 6.70 يا 7 رابطه معنايي است. بر اساس آناليز همبستگي «پيرسون» بين شمار روابط تاكسونوميك (0.000 = p value و 1500 = N و 0.98 = r) و نيز شمار روابط غير تاكسونوميك (0.035 =pvalue و 1500 = N و 0.54 =r) با سطح تركيب در مفاهيم، ارتباط معنادار معكوس وجود دارد. اين بدان معناست كه افزايش سطح تركيب در ساختار مفاهيم، عامل كاهش شمار روابط معنايي آنها ميشود. بنابراين، كاهش سطح تركيب در ساختار مفاهيم، عامل افزايش روابط معنايي در هستي شناسي است كه در افزايش جامعيت و مانعيت در نظام بازيابي اطلاعات و ايجاد انسجام در شبكه روابط معنايي در هستي شناسي مؤثر است. نتايج اين پژوهش ميتواند بهطور مستقيم در تدوين و ارزيابي ساختار ساير نظامهاي سازمان دانش مانند اصطلاحنامهها، بهمنظور افزايش عملكرد در بازيابي اطلاعات و نيز در تدوين هستي شناسي كشاورزي ايران مورد استفاده قرار گيرد.
عنوان نشريه :
پژوهش نامه پردازش و مديريت اطلاعات
عنوان نشريه :
پژوهش نامه پردازش و مديريت اطلاعات