عنوان مقاله :
نقد و بررسي نسبت هنر با حقيقت در فلسفۀ هگل
پديد آورندگان :
شاهسون ، نوش آفرين دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده هنر و معماري , صافيان ، محمد جواد دانشگاه اصفهان , حاتم ، غلامعلي دانشگاه تهران - دانشكده هنر
كليدواژه :
هگل , حقيقت , هنر , مطلق , ايده
چكيده فارسي :
نسبت بين هنر و حقيقت در تاريخ تفكر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظري راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جديد نيز فيلسوفان به اين نسبت انديشيدهاند. ميدانيم كه در دورۀ جديد و با تأسيس زيباييشناسي توسط بومگارتن بين حقيقت و هنر بهكلي جدايي و مفارقت حاصل شد و اين مفارقت با كانت قطعيت پيدا كرد. اما پس از او متفكراني از جمله هگل كوشيدند بار ديگر بر نسبت هنر و حقيقت بيانديشند. البته هگل بهصراحت به طرح نسبت هنر و حقيقت نپرداخته است، اما هنر را جلوهاي از تجليهاي مطلق و مرتبهاي از تحقق آن ميداند. هنر اولين جلوۀ روح مطلق است. پرسش اصلي اين مقاله اين است كه هگل به چه نسبتي بين هنر و حقيقت قائل است؟ درك و دريافت او از حقيقت چيست؟ و چگونه تلاش ميكند با طرح نسبت بين هنر و حقيقت (البته با سبك و سياق خود) بر جدايي كامل آن دو كه با زيباييشناسي مدرن وقوع يافته است غلبه كند؟ شيوۀ اين تحقيق تفسيري و تحليل محتوا با تكيه بر آثار هگل و شارحان او و آثار ساير فيلسوفان (مرتبط با موضوع) است.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه