مطالعه مقايسه‌اي راهبرد سياست خارجي آمريكا (2020-2009): از راهبرد واقع‌گرا - نرم افزارگراي اوباما به سوي راهبرد واقع‌گرا - نرم افزارگريز ترامپ

راهبرد سياست خارجي آمريكا در دولت‌هاي اوباما و ترامپ از منظر نظريه‌هاي مختلف و بعضاً متعارض مورد بررسي قرارگرفته است و خلأ بررسي مقايسه‌اي مبتني بر بررسي اين راهبردها بر بستر يك راهبرد كلان كاملاً مشهود است؛ بنابراين، پرسش اصلي پژوهش اين است كه وجوه اشتراك و افتراق راهبرد سياست خارجي آمريكا در دوران رهبري اوباما و ترامپ كدامند؟ در پاسخ، فرضيه اصلي عبارتست از اينكه: با تأكيد بر فاصله‌گيري از راهبرد كلان تفوق در سياست خارجي آمريكا در حدفاصل سال‌هاي 2009 تا 2020، جهت گيري مزبور در دوره اوباما در قالب «راهبرد موازنه برون بوم» بر بسترپافشاري بر منابع نرم قدرت (اتحادسازي، چندجانبه‌گرايي و ديپلماسي بين‌المللي و قدرت هوشمند) در دستوركار قرار داشت و در دوره ترامپ در چارچوب تأكيد بر واقع‌گرايي رها شده از نرم افزارگرايي، «راهبرد ناموازنه» مدنظر قرار گرفت. در اين پژوهش از تركيب مفاهيم راهبرد و تغيير در راهبرد و نظريه رفتار موازنه‌اي راندال شوئلر به عنوان يكي از نظريات مكتب رئاليسم نوكلاسيك بهره گرفته شده است و روش پژوهش نيز روش مقايسه‌اي است.