عنوان مقاله :
قراردادهاي بهينه بهرهبرداري از مولدهاي مقياس كوچك توليد برق: مسئله كارگزار- كارفرما
پديد آورندگان :
منظور ، داوود دانشگاه امام صادق(ع) , نيكوسپهر ، صادق دانشگاه صنعتي شريف، پرديس كيش
كليدواژه :
مسئله كارگزار-كارفرما , كژمنشي , كژگزيني , اطلاعات نامتقارن , الگوي پرداخت , قرارداد بهينه , مولد مقياس كوچك
چكيده فارسي :
در فضاي صنعت برق تجديد ساختار يافته كه مالكيت مولدها و نيروگاههاي برق در اختيار بخش خصوصي قرار ميگيرد و بهرهبرداري و نگهداري از آن نيز در قالب قرارداد بهرهبرداري توسط يك شركت بهرهبردار خصوصي ديگر صورت ميگيرد، تحليل نظاممند روابط بين طرفين، نيازمند بررسي و واكاوي قراردادهاي منعقده مابين آنها ميباشد. از آنجاييكه قراردادها، مهمترين عامل شكل دهنده تعامل بين اين بازيگران است انتخاب يك الگوي پرداخت مناسب جهت جبران خدمات شركت بهرهبردار بهترين راه حصول اطمينان از اثربخش بودن تعامل بين طرفين (كارگزار و كارفرما) ميباشد. معالوصف پديده اطلاعات نامتقارن، كه به نوبه خود كژمنشي و كژرفتاري را به دنبال دارد، مانع اصلي در مقابل طراحي و اجراي يك قرارداد ايدهآل و مطلوب ميباشد. در اين مقاله روابط ميان مالك مولد مقياس كوچك و بهرهبردار اين مولد در چارچوب يك قرارداد بهرهبرداري و در قالب نظريه بازيها با تاكيد بر كژمنشي و كژرفتاري مورد بررسي قرار ميگيرد. بدين منظور و با در نظر گرفتن برخي فروض در مورد مالكان و بهرهبرداران مولدهاي مقياس كوچك، تلاش مينماييم تا قراردادهاي بهينه از نظر مالك مولد را به منظور پيشنهاد به بهرهبردار با رويكرد رياضي به نحوي طراحي نماييم كه مطلوبيت انتظاري مالك مولد حداكثر شده و در عين حال مشاركت و انگيزش بهرهبردار نيز به خوبي حاصل شود. در خاتمه تلاش ميشود تا با شبيهسازي فضاي واقعي و به كمك الگوريتم ژنتيك پاسخ نظري به دست آمده صحتسنجي شود. بر اساس يافتههاي اين مقاله كارفرما ميتواند قراردادهاي پيشنهادي معيني را كه در اين مقاله بدان اشاره شده است و با توجه به شناخت اوليه خود از جامعه كارگزاران هدف (بهرهبرداران از مولدهاي مقياس كوچك) طراحي نمايد به گونهاي كه مطلوبيت انتظاري وي حداكثر شود.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياستگذاري و برنامه ريزي انرژي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياستگذاري و برنامه ريزي انرژي