چكيده فارسي :
سنت و روش حاشيه نويسي و تعليقه نگاري و شرح مباحث الهياتي و نيز نگاشتن حاشيه بر حاشيه و در مواردي داوري و محاكمه بين ماتن و شارح يا بين دو محشي وتعليقه نگار، سنتي است كه از دير باز در علوم انساني رواج داشته است. اوج آن را مي توان در شرح فخررازي براشارات شيخ و سپس ايرادات خواجه نصيرالدين طوسي بر شرح فخرالدين و نيز گاهي بر خود شيخ و سپس ترآن در محاكمات قطب الدين رازي بين خواجه و فخر مشاهده نمود. در قرن اخير نيز صاحب تفسير الميزان به تعليقه نگاري بر مجلدات اوليه بحارالانوار علامه مجلسي پرداخت مجلداتي كه مباحث بنياديني چون عقل، علم و عدل را به خود اختصاص مي داد. اين تعليقه نگاري مناقشاتي را در فضاي علمي آن روز برانگيخت و به دستور مرجعيت اعلي در آن زمان متوقف گرديد. اظهار نظر و داوري ها پيرامون آنچه صاحب الميزان به عنوان تعليقه بر مباحثي بر بحارالانوار نگاشته است تا به امروز ادامه دارد و عده كثيري از محققين مشي وي را در اين تعليقات بر منهج صحيح علمي و بر مدار انصاف و ادب و به دور از يكسونگري نمي دانند و آن را شتابزده و يكسويه، جدلي و گاه خطابي و فاقد معيارهاي علمي ارزيابي مي كنند. از محققين معاصر كه تعليقات صاحب الميزان بر بحار را به دقت واكاوي و بررسي نموده ، استاد محقق آيت الله مرتضي رضوي صاحب آثار مهمي در نقد فصوص الحكم ابن عربي، و نقد مباني انديشه ملاصدراست. ايشان در نود و دو فقره به داوري بين علامه مجلسي و صاحب الميزان پرداخته كه آنچه در ذيل مي آيد بخش اول از تحقيق مفصل ايشان است.