شماره ركورد :
1219415
عنوان مقاله :
نقد رهيافت هاي فلسفي به شعر حافظ
پديد آورندگان :
ﻧﯿﮑﻮﺋﯽ، ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ داﻧﺸﮕﺎه ﮔﯿﻼن
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
111
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
136
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
ﭘﺮﺳﺶ ﻓﻠﺴﻔﯽ , ﺣﮑﻤﺖ , ﺷﻌﺮ ﺣﺎﻓﻆ , ﻓﻠﺴﻔﻪ
چكيده فارسي :
رابطه ي فلسفه و ادبيات به طورعام و فلسفه و شعر به طورخاص، عيمق تر و پيچيده تر از آن است كه در باديِ امر به چشم مي آيد. شِلگل شعر را فلسفه ي جلي و فلسفه را شعرِ خفي مي دانست. ديلتاي بر رابطه ي تنگاتنگ شعر و فلسفه تاكيد مي-كرد. كريچلي از «فلسفه» به مثابه «شاعري» ياد مي كند. فلاسفه اي چون هيدگر و گادامر، بر اشعار شعرايي چون گوته، هولدرلين، ريلكه، تراكل و ديگران شرح و تفسير نوشته اند. هگل زير تاثيرِ گوته بود. از آن طرف، شاعراني چون گوته به فلسفه و آثار فيلسوفان توجه داشتند. گوته، شاگرد هِردر بود و نيچه، گوته را ستايش مي كرد و زير تاثير او بود. بازتاب انديشه هاي فلسفي در شعر شاعران، چنان بود كه حتي برخي از شاعران بزرگ را «فيلسوف- شاعر» مي نامند. در جهان شرقي و در ايران نيز ماجراي پيوند فلسفه و حكمت با شعر، كم وبيش از همين قرار است. گرچه نه از فلسفه، تلقي واحدي وجود دارد و نه تلقي از فلسفه در غرب و شرق يكسان است؛ اما مي توان به پرسش ها و مباني و سرمشق هاي مشابه دست يافت. يكي از شاعراني كه اهل فلسفه، توجهي ويژه به شعر او داشته و دارند، حافظ است. اين توجه گاهي به اعتبار وجوه فلسفي خودِ شعر حافظ است و گاهي به اعتبار نحوه ي مواجهه ي مفسران و نوع رهيافت آن ها به شعرش. كساني چون هومن، رحيمي، موحد، آشوري، شايگان، داوري و فرديد، از منظر فلسفي به شعر حافظ نگريسته اند. بسياري از نوشته هايي كه داعيه ي شرح و نقد فلسفي دارند، عملا وجه و اعتبار فلسفي ندارند، يا در حد استخدام واژگان فلسفي متوقف شده اند. دراين مقاله كوشيده ايم كه ضمن مرور مواجهه ي فلسفي و كلامي مفسران و شارحانِ قديم با شعر حافظ (دواني و دارابي و...)، بر رهيافت هاي فلسفي جديد متمركز شويم و به نقد آن ها بپردازيم.
سال انتشار :
1399
عنوان نشريه :
حافظ پژوهي
فايل PDF :
8415102
لينک به اين مدرک :
بازگشت