نقد و بررسي كتاب من آفاق الأدب المقارَن اثر داود سلّوم

نقد ادبي كاري خلاق است كه اثري را به‌نحو تازه‌اي مي‌خواند و از زواياي ناپيداي آن رونمايي مي‌كند، به‌شرط آن‌كه منتقد ادبي به‌اندازة صاحب اثر داراي ذوق و خلاقيت و نيز آشنا با فنون ادبي باشد. در اهميت نقد ادبي همين بس كه با آن همواره ادبيات و علوم ادبي متحول و زنده مي‌ماند و معيارهاي بِه‌روزتر و جديدتري به ادبيات عرضه مي‌كند. مقاله حاضر، كه با هدف نقد و بررسي كتاب من آفاق الأدب المقارَن نوشتة داود سلّوم نوشته شده، ضمن اشاره به نقاط ضعف و قوت اين اثر در تلاش است تا گامي در ارتقاي سطح كيفي آن بردارد. كتابي كه سعي دارد حوزه‌هاي گوناگوني از ادبيات تطبيقي را پيشِ‌روي مخاطب خود بگشايد و نمونه‌هاي متعدد و متنوعي از آن را به‌منظور شناساندن ادبيات عربي ـ اسلامي ـ جهاني و نيز تأثير آن‌ها در يك‌ديگر ارائه كند. گفتار پيش‌‌رو ضمن آن‌كه كتاب مورد‌نظر را با شيوة توصيفي ـ تحليلي و با رويكرد تحليل انتقادي كنكاش مي‌كند، نتايجي را دربارة اين كتاب پيش‌روي ما قرار مي‌دهد كه جمع ميان «تكرار و نوآوري»، «تعصب و آزاد‌انديشي»، و «بيان سطحي و عميق موضوعات» از مهم‌ترين آن‌هاست.