عنوان مقاله :
تاثير ساختار روايي در تحليل پديده « جعل حديث »
عنوان به زبان ديگر :
No Title
پديد آورندگان :
احمدي, محمدحسن داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان - ﭘﺮدﯾﺲ ﻓﺎراﺑﯽ - ﮔﺮوه ﻋﻠﻮم ﻗﺮآن و ﺣﺪﯾﺚ
كليدواژه :
تاريخ حديث , جعل حديث , حديث ضعيف , نقل شفاهي
چكيده فارسي :
يكي از پديده هاي مهم در تاريخ حديث، مسيله جعل است. اگرچه مسيله جعل، ناظر به حديث مطرح مي شود، اما واقعيت عيني جعل مورد ادعا در حديث، در عمل ناظر به گزارش هاي تاريخي است. ادعاي «جعل حديث» نيز همواره راه حلي در تحليل گزارش هاي تاريخ حديثي به شمار مي رود. از سويي ديگر مسيله «جعل»، موضوعي مشترك بين محافل بومي و خاورشناسي است. خاورشناسان بر مبناي عدم توجه به ساختار حديث و با تاكيد بر شفاهي بودن بنياد احاديث، به اصالت جعل متمايل شده اند. سوال اين است كه چه تفاوتي بين برداشت از جعل در فضاهاي بومي و خاورشناسي وجود دارد؟ واقعيت آن است كه شناخت جعل، بدون شناخت ساختاري كه جعل در آن واقع شده، امكان ندارد. برداشت واقع بينانه، معتقد به جعل در ساختار است و برداشت ساده انگارانه، آن را خارج از ساختار تحليل مي كند. ساختار حديثي، به طور كلي مبتني بر ويژگي هايي چون: اختصاص به دوران متقدم، اصالت نقل شفاهي، محوريت سند، تمايز ارزش گذاري از نقل و تمايز سطوح مختلف متن است. توجه به دو مغالطه رايج ساختاري شامل: مغالطه تلازم «جعل» و «نقل شفاهي» و مغالطه تلازم «ضعف» و «جعل» ازآن روست كه به اين نتيجه برسيم كه به طور كلي، تلاش براي انتساب يك گزارش تاريخي به «جعل»، به عنوان اولين و آخرين راه حل و مبتني بر رويكرد حذفي، قابل قبول نيست.
چكيده لاتين :
No abstract
عنوان نشريه :
پژوهشنامه علوم حديث تطبيقي