بررسي علل اجتماعي موثر در بزهكاري نوجوانان دختر در مشهد (با تاكيد بر خانواده)

A study of social factors influencing delinquent behavior of young girls in Mashhad (with emphasis on family)

طرح مساله: در يك تعبير اوليه و نسبتا صحيح، پيشگيري از جرم چيزي بيش از شناسايي عوامل بزهكاري و اقدام براي خنثي كردن اثر آنها نيست، در همين راستا است كه عوامل مختلف فردي، اجتماعي، محيطي و نظاير آنها به عنوان علل منتج به جرم و بزهكاري شناسايي مي‌شوند و در قالب راهكارهاي پيشگيرانه، سعي مي‌شود كه با مهار نمودن يا كاهش آنها، ميزان بزهكاري نيز در جامعه كاهش يابد. بنابراين علت شناسي جرم و بزهكاري گامي ابتدايي و بسيار مهم در رسيدن به يك برنامه جامع و كارآمد در جهت پيشگيري از جرم است كه بدون آن، اساسا اقدامات منتهي به پيشگيري از جرم آغار نمي‌شود. بزهكاري در درجه اول محصول عوامل متعدد اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي است و پيشگيري از جرم نيز بيش از هر چيز مستلزم شناسايي اين عوامل است. پيشگيري اجتماعي ازجرم را مي توان به مثابه يك سرمايه گذاري بلند مدت در راستاي امنيت جامعه و كاهش بزهكاري به شمار آورد. پژوهش حاضر بر اساس ضرورت‌هاي اجتماعي و فرهنگي مبني بر علل اجتماعي موثر بر بزهكاري نوجوانان دختر تدوين گرديده است. روش تحقيق: تحقيق حاضر پيمايشي از نوع شبه تجربي است. واحد تحليل فرد مي باشد. در تجزيه و تحليل داده‌ها از دو شيوه آمار توصيفي (جدول فراواني و درصد فراواني)، آمار استنباطي (آزمون تي مقايسه چند گروهي) استفاده شده است. جامعه آماري نوجوانان دختر بزهكار در شهر مشهد است، روش نمونه‌گيري در مورد نوجوانان بزهكار به صورت تمام شمار بوده و نمونه‌گيري گروه گواه به صورت خوشه‌اي و تصادفي صورت گرفته است. نمونه مورد نظر 100 نفر از نوجوانان دختر بزهكار در شهر مشهد كه به دليل ارتكاب جرم به زندان مركزي مشهد توسط مراجع قضايي ارجاع داده شده اند و گروه گواه 100 نفر از نوجوانان دختر غير‌بزهكار كه در 4 منطقه شهر مشهد در مدارس اين مناطق مشغول به تحصيل مي باشند. فن مورد استفاده پرسشنامه مي‌باشد. يافته‌ها و نتايج: نتايج حاصله نشان مي‌دهد كه بين تحصيلات پايين والدين، وضعيت نامناسب اقتصادي، فقدان يكي از والدين، وجود سابقه كيفري در خانواده، مشاجره و درگيري والدين، روابط عاطفي ضعيف در خانواده و بزهكاري دختران رابطه معناداري وجود دارد و بين تبعيض قائل شدن بين فرزندان در نمونه ما و بزهكاري دختران رابطه معناداري وجود ندارد .

Statement of the Problem In a primary and rather correct interpretation prevention of crime is nothing more than recognizing the causes of crimes and taking actions for naturalizing them. Alongside the same line, different individual, social environmental and other like factors are recognized as causes of crimes and as preventive measures it is tried to check or control them in order to reduce the level of crime in the society. Therefore, reorganization of the causes of crimes is the basic and important step for attaining a comprehensive and applicable plan in prevention of crime without which the actions do not fundamentally end in prevention of crimes. Crime is firstly produced by various social, economical and familial reasons and prevention of crime needs recognition of these factors more than anything else. Social prevention of crime can be compared to a long-term investment for the security of the society and reduction of crimes. The present study is done with an attention to the social and cultural necessities influential on the crimes of adolescent girls. Methodology The current study is a survey and of a semi-empirical type. Analysis unit is individual. Two methods are used to in the analysis of data: descriptive statistics (the table of quantity and the percentages of quantity), deductive statistics (multi-group comparison T Test). The statistic population is criminal adolescent girls of Mashhad city. Sampling method is about criminal adolescents consists of all the members and the sampling of control group was cluster and random. The final sample was 100 criminal adolescent girls of Mashhad city who were sent by the court and the control group was 100 non-criminal adolescent girls of district 4 of Mashhad city who study in the schools of this district. Questionnaires are used. Findings and results The results show that there is significant relation between the following and criminality among girls: low level of parents’ education, bad economical situation, lack of one of the parents, existence of criminal record in the family, parents’ disputes, and weak emotional relations in the family. and there is not significant relation between girls’ criminality in our sample and discrimination among children.