عنوان مقاله :
نقد و بررسي الهيات استعاري مكفيگ و مباني معرفتي آن
پديد آورندگان :
حسيني ، زهرا دانشگاه شهيد مدني آذربايجان - گروه فلسفه
كليدواژه :
مكفيگ , الهيات استعاري , مدل , پارادايم , الهيات زيستشناختي
چكيده فارسي :
مكفيگ، فيلسوف و دين پژوه كه نظرياتش درباره استعاره هاي ديني تأثير بسياري بر انديشمندان معاصر گذاشته است، همچون بسياري زبان شناسان معاصر، استعاره را نه فقط ابزار زبان، بلكه ويژگي انديشه انسان و براي ادراك امور ناشناخته، اجتناب ناپذير مي انگارد. او از سيطره آنها بر حوزه دين سخن مي گويد و الهيات را شبكه اي از استعارههاي مختلف مي داند كه حول محور مدلها با هم تلفيق شدهاند. در اين راستا، وي با ردّ صريح عين گرايي، براي ارزيابي باورها، تمايل به پراگماتيسم و ارزش سنجي بر اساس فايده و نتيجه دارد و با اين مبنا به نقد استعاره هاي مسيحيت مي پردازد و بسياري از آنها را در دنياي معاصر فاقد كاركرد مي يابد. بنابراين به تغيير استعاره هاي سنتي و جايگزينسازي آنها با استعارههاي متناسب دغدغه هاي امروز و البته در محدوده پارادايم مسيحيت رأي مي دهد. در نگاه وي، تجويز مدلها و استعاره هاي ديني، بدون توجه به پارادايم و سنت حاكم بر آن دين موفق نخواهد بود. بنابراين مي كوشد در محدوده پارادايم مسيحي و متناسب با آموزه ها، مدلها و استعاره هاي جديدي را جايگزين مدلهاي سنتي نمايد. او نظام منسجمي از استعاره ها را براي الهيات به ترسيم مي كند كه هرچند از جهات بسياري شايان اهميت است، نميتوان آثار معرفت شناختي گسترده آن را بر دين و دين باوري ناديده گرفت. نظريه الهيات استعاري و تجويزيانگاري استعارهها، بر مبناي رد عينگرايي است كه عملاً منجر به شكاكيت گسترده و حذف ايمان يقيني مي شود و احساسات و اعمال ديني را نيز تحتالشعاع قرار مي دهد. نگاه پراگماتيك به دين نيز منجر به تحويلي نگري مي گردد كه در آثار مكفيگ نيز با آنها مواجهيم.