نقش انگيزه مشاركت ورزشي زنان بر ميزان گرايش به رفتارهاي ناهنجار اجتماعي در رشته هاي ورزشي راكتي

جايگاه زنان در ورزش حتي در وضعيت برابري ساير شرايط، همواره پايين تر از جايگاه مردان بوده است. هدف اين تحقيق، تبيين انگيزه مشاركت ورزشي زنان با ميزان گرايش به رفتارهاي ناهنجار اجتماعي در رشته هاي ورزشي راكتي است. از اين رو، بانوان ورزشكار رشته‌هاي راكتي كه داراي بيمه ورزشي معتبر و جزو آمار رسمي هر فدراسيون هستند، به عنوان جامعه آماري انتخاب شدند. با توجه به جمعيت كل زنان ورزشكار در رشته هاي راكتي كه 635 نفر مي‌باشند، حجم نمونه مورد بررسي 239 نفر به دست آمد. در اين پژوهش با استفاده از تحليل داده هاي به دست آمده و تركيب روش هاي كمي و كيفي، از روش هاي تحقيق آميخته اكتشافي استفاده شد. آماره‌هاي توصيفي متغيرها با استفاده از سوالات اختصاصي پرسش نامه محقق ساخته و نمره گذاري بر حسب طيف ليكرت استخراج شدند و مقدار شاخص پايايي بر اساس ضريب الفاي كرونباخ معادل 0.799  بود.  بنابراين چون شاخص به يك نزديك است، از پايايي كافي برخوردار مي‌باشد. سيستم تحليل عاملي هم استفاده شد. براي تحليل عوامل از روش تحليل مؤلفه‌هاي اصلي استفاده شده است. شاخص‌هاي آماري پرسشنامه تلفيق شده رفتارهاي نابهنجار و مشاركت ورزشي  تعيين شدند و عامل‌هاي اول تا پنجم داراي مقادير بالاتر از يك هستند و به ترتيب 19.006، 17.901، 13.483 ، 12.993 و 16.868درصد و روي هم رفته 84.126 درصد واريانس كل را تبيين مي‌كنند. پنج مؤلفه به عنوان عوامل كليدي پرسشنامه تلفيق شده رفتارهاي نابهنجار و مشاركت ورزشي  شناسايي شده‌اند كه ميزان اثرات كلي اين مولفه‌ها برابر با 84.126 درصد بوده است. همان طور كه بارهاي عاملي نشان مي‌دهد ميزان كليه بارهاي عاملي بالاتراز0.5 مي‌باشد كه بيانگر روايي همگراست. براي بعد روحيه ونداليستي، شاخص ريشه ميانگين مربعات خطاي برآورد (RMSEA) در اين مدل برابر با 0.065 است كه حد مجاز R MSEA،  0.80 است. شاخص‌هاي GFI, AGFI و NFI به ترتيب برابر با 0.90، 0.90 و 0.91 مي‌باشد كه نشان دهنده برازش بسيار مناسبي است. به نظر مي‌رسد هر اندازه توجه به انگيزه مشاركت ورزشي يبشتر مي شود،  روحيه ونداليستي كاهش مي يابد. بنابراين فرضيه پژوهش مبني بر عدم رابطه بين «مشاركت ورزشي و روحيه ونداليستي» تاييد مي شود. شدت ارتباط اين دو متغير(0.402-) در سطح پايين  و منفي ارزيابي مي‌شود.