عنوان مقاله :
شيوه مواجهه با مسائل اجتماعي
پديد آورندگان :
يوسف زاده، حسن جامعةالمصطفي العالميه، قم، ايران , لطفي مغانجوقي، رضا دانشگاه باقرالعلوم، قم، ايران
كليدواژه :
مسئله اجتماعي , بحران اجتماعي , انسانشناسي , مواجهه با مسئله , سببشناسي , فهم نظريه
چكيده فارسي :
در قلمرو هر علم پرسشهاي اساسي وجود دارد كه تفطن به آنها از ضرورتهاي فهم نظريههاي آن علم است. نظريههاي اجتماعي با هدف اعطاي بينش همهجانبه و ارائه تصويري جامع، پديدههاي اجتماعي را در قالب مفاهيم كانوني، صورتبندي ميكنند و به آنها معنا ميبخشند. آنچه سبب تمايزات مكتبي و گرايشها و نحلههاي علمي ميشود، تفاوت در شيوه مواجهه نظريهپردازان و فيلسوفان اجتماعي با مسائل و بحرانهاي پيراموني و صورتبنديهاي مفهومي است. مواجهه علوم اجتماعي با پديدههاي انساني در سه مرحله تشخيص مسئله، سببشناسي و پاسخ (ارائه راهحل) صورت ميگيرد. شيوه مواجهه در هر سه مرحله را ميتوان با رويكرد انتقادي بررسي كرد؛ چون هر سه مرحله، متأثر از غايتشناسي و تصوير نظريهپردازان از «جامعه خوب» است. در مقاله حاضر با استفاده از روش توصيفي تحليلي، مسئله مذكور بررسي، و اين نتيجه حاصل شد كه اولاً، مباني شناختي عالمان اجتماعي، بهويژه انسانشناسي، در تشخيص مسئله و مشاهده بحرانهاي اجتماعي تأثير شگرف دارد؛ ثانياً مرحله سببشناسي و تشخيص ريشههاي مسائل اجتماعي است كه هم به شكلگيري مكاتب گوناگون منجر، و هم به ارائه راهحلهاي مختلف و يا حتي عدم ارائه راهحل، در صورت طبيعي قلمداد كردن مسئله، منتج ميگردد.
چكيده لاتين :
No abstract
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگي اجتماعي حوزه