بررسي رابطه بين هوش معنوي، هوش اجتماعي و تنظيم شناختي هيجان با رفتار شهروندي سازماني در كاركنان نيروي انتظامي اهواز

The Effect of Knowledge Component on Improving the Competency of Borderline Commanders in Khuzestan Province

هدف از پژوهش حاضر، بررسي رابطه بين هوش معنوي، هوش اجتماعي و تنظيم شناختي هيجان با رفتار شهروندي سازماني در كاركنان نيروي انتظامي اهواز بود. تعداد آزمودنيها 285 نفر بود كه از جامعه مذكور به صورت نمونه گيري تصادفي طبقه‌اي انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع توصيفي-تحليلي و همبستگي بود. ابزارهاي اندازه‌گيري عبارتند از: پرسشنامه هوش معنوي بديع و همكاران (2011)، پرسشنامه هوش اجتماعي سيلورا و همكاران (2001)، پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان گرانفسكي و كرايج (2006) و پرسشنامه رفتار شهروندي سازماني پودسكاف، مكنزي، مورمن، فيتر (1991) بود. براي تحليل داده‌ها از تحليل همبستگي پيرسون و روش رگرسيون چند متغيره استفاده شد. نتايج نشان داد كه بين هوش معنوي، هوش اجتماعي و تنظيم شناختي هيجان با رفتار شهروندي سازماني در كاركنان نيروي انتظامي رابطه معناداري وجود دارد و بررسي ضرايب بتا نشان داد كه متغير هوش معنوي، هوش هيجاني و تنظيم شناختي هيجان مثبت و منفي، توان كافي براي پيش بيني و تبيين رفتار شهروندي-سازماني را دارند.

Merit is one of the factors that blossomed Loyalty and commitment of employees to work and organization The establishment of meritocracy is not a simple phenomenon It is a set of intertwined dimensions and various factors promoting competence The skill and ability of the three components of the professional dimension of personal dimension are merit This article focuses on its impact on the merit of the border guards of Khuzestan province. Knowledge is a collection of intellectual knowledge and skills An applied research and exploratory descriptive research Data gathering tool was interviewed and researcher-made questionnaire and the statistical population was 57 border guards of Khuzestan province After analyzing the statistical data, it was determined There is a meaningful relationship between knowledge and the competence of border guards of Khuzestan province.