عنوان مقاله :
اغراق در حماسه و مديحه سرايي (مطالعه موردي: رزم سهراب و گردآفريد و قصيده خاقاني)
پديد آورندگان :
فاتحي، اقدس دانشگاه قم - دانشكدة ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي , كياني بيدگلي، سمانه دانشگاه قم - دانشكدة ادبيات و علوم انساني
كليدواژه :
حماسه , مدح , شاهنامة فردوسي , قصايد خاقاني , اغراق , غلو
چكيده فارسي :
در اين پژوهش جنبه هاي زيبايي شناسانة اغراق در موضوعات شعري حماسه و مدح به روش توصيفي مقايسه اي بررسي ميشود. با توجه به اهميت اغراق در موضوع شعري حماسه و همچنين،
به كارگيري افراط آميز غلو در مدح ميتوان به بررسي ميزان تأثيرگذاري اين صنعت در اين دو مقوله پرداخت. در مقالة حاضر، چگونگي كاربرد صنعت اغراق در حماسه و مدح و همچنين بسامد اين آرايه در كنار ساير تصاوير بلاغي در هر دو نوع ادبي بررسي شده است. نتايج حاصله نشان ميدهد كه اغراق مشخصة ذاتي نوع ادب حماسي و سرشار از نوعي زيبايي آفريني طبيعي است و در توصيف ويژگيهاي
قهرمان حماسه از مضامين متنوع طبيعي و متناسب بهره ميبرد؛ حال آنكه غلو در مدح الزاماً دربردارندة مضمون هاي طبيعي و مطبوع نيست. مدح نابجا و غلو آميز در حقيقت مملو از ستايش صفات نيكوي
فرضي است كه اساساً از آنها در ممدوح نشاني نميتوان يافت و ريشه در طبيعت ممدوح ندارند. شاعر مداح عمدتاً به كمك ذهن خلاق خود براي ساخته و پرداخته كردن اين معاني، غلوهاي شديد و
افراط گونه اي به كار ميبرد كه گاه به ترك ادب شرعي منجر ميشود. انگيزة شاعر از توليد اين غلوها، صرفاً دستيابي به صله است. به طور كلي، آنچه در مبالغه و غلو و اغراق شايسته و بايسته نمي نمايد، تعيين درستي يا نادرستي آن به لحاظ عقلي و عرفي نيست بلكه نوعي ناهماهنگي و عدم
تجانس و ناپسندي در كاربرد افراط آميز غلو در مديح هسرايي است كه در بافت معنايي كلام خوش نمي نشيند.
عنوان نشريه :
رشد آموزش زبان و ادب فارسي