عنوان مقاله :
آسيبشناسي برنامهريزي توسعه با تأكيد بر برنامهريزي توسعه روستايي در ايران
پديد آورندگان :
خالقي ، عقيل دانشگاه تبريز
كليدواژه :
آسيبشناسي , برنامهريزي روستايي , برنامهريزي محلي , برنامهريزي منطقهاي , برنامهريزي ارتباطي
چكيده فارسي :
برنامهريزي به معناي كار عقلايي، منظم و سنجيده در زمينه فرايندهاي منطقي دستيابي به سياستهاي مناسب و نيز فرايندهاي سياسي اداري است كه از طريق آن سياستهاي نهايي انتخاب و به اجرا گذاشته شود. پيدايش ايدههاي برنامهريزي در ايران قدمتي بيش از ساير كشورهاي توسعهنيافته داشته و پس از جنگ جهاني دوم نياز به يك برنامه كلان اقتصادي در ايران احساس شد. از پايان دهۀ 1320 به بعد كه برنامههاي عمراني مطرح شدند، مباحث مربوط به عمران روستايي و برنامههاي آن نيز در قالب شش برنامۀ عمراني كانون توجه قرار گرفت كه در تحقيق حاضر به نقد و ارزيابي ساختاري اين برنامهها، پرداخته شده است. نتيجه آسيبشناسي برنامههاي پنجساله توسعه درباره عمران روستايي نشان ميدهد كه اقدامات حاصل از اين برنامهها نتوانستند زمينه توسعه روستايي را فراهم كنند. بهطوركلي پيش از انقلاب با توجه به ديدگاه حاكم مدرنيستي و مايل به توسعه صنعتي، از يكسو بخش كشاورزي و روستايي، سنتي تلقي ميشد و از سوي ديگر دولت به مازاد محصولات كشاورزي وابسته نبود. در دوره پس از انقلاب نيز از خصلت رانتير دولت، كاسته نشد و بخش كشاورزي پيامدهاي نسبتاً مشابهي داشت. سياستگذاري توسعه منطقهاي در ايران نيز نتوانسته است به اموري همچون مشاركت عوامل منطقهاي، شناخت پتانسيلها، طراحي سياستهاي مبتني بر شرايط محلي، مديريت محلي و منطقهاي توسعه و ... بپردازد. نتايج نشان ميدهد كه رويكرد ارتباطي در برنامهريزي بهدوراز كاستيهاي رويكرد عقلاييگرايي، واجد ارزشهاي لازم جهت تحقق فرايند مطلوب برنامهريزي توسعه روستايي در كشور بوده است. نهايت اينكه عدم توفيق برنامههاي توسعه روستايي همهجانبه روستايي بيشتر ناشي از غفلت سيستم قانونگذاري و برنامهريزي نسبت به جايگاه روستا و كشاورزي بوده و اين طرحها در غياب مردم برنامهريزي شده و بدون كمك مردم اجرا ميشوند.
عنوان نشريه :
جغرافيا و روابط انساني
عنوان نشريه :
جغرافيا و روابط انساني