عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي برهان صديقين ابن سينا و برهان امكان و وجوب توماس آكويناس در اثبات صانع
پديد آورندگان :
عبديان كردكندي ، مالك دانشگاه پيام نور واحد هريس - گروه فلسفه وكلام اسلامي , خدري ، غلامحسين دانشگاه پيام نور واحد تهران جنوب - گروه فلسفه , پيكاني ، جلال دانشگاه پيام نور واحد تبريز - گروه فلسفه , پارسا ، عليرضا دانشگاه پيام نورواحد تهران - گروه فلسفه و كلام اسلامي
كليدواژه :
برهان صديقين , برهان امكان و وجوب , تسلسل , ابن سينا , توماس آكويناس
چكيده فارسي :
«برهان صديقين» براي اثبات بي واسطه خالق از ابن سينا آغاز شد، او تلاش كرد تا مصداقي كم نقص و بي واسطه از اين برهان براي اثبات خداوند عرضه نمايد. برهان امكان و وجوب نيز كه در خلال ترجمه هاي متون فلسفي، به حوزه فلسفه غرب راه يافت، توماس آكويناس كوشش هاي فراواني براي تنزيه و تكميل آن جهت اثبات مبدا عالم انجام داد. اين خامه درصدد است تا نخست به تبيين روشني از برهان صديقين شيخ الرئيس در عالم اسلامي و برهان امكان و وجوب آكويناس در عالم غرب با هدف اثبات خالق پرداخته و سپس مبرهن سازد كه اولاً؛ مفاد اين دو برهان يكي نيستند و با وجود برخي مباني مشترك ميان آنها، ساختاري متفاوت دارند. به نظرمي رسد برهان امكان آكويناس، شبيه برهان امكان و وجوب در فلسفه و كلام اسلامي است. ثانياً؛ برهان توماس صرف نظر از جنبه اقناعي بودن آن براي عامه، مبتني بر پيش فرض هاي بحث برانگيز فلسفي و داراي مقدمات طولاني است، ولي برهان سينوي، داراي مباني و ساختار محكم عقلي بوده و واسطه هاي كمتري براي نيل به هدف فوق داشته است.