چيستي محيط زيست و ارتباط آن با برخي مفاهيم جغرافياي سياسي

امروزه با پيشرفت هاي تكنولوژيك و عدم توسعه فرهنگياجتماعي لازم براي بكارگيري اين تكنولوژي هاي جديد، زمينه براي تخريب حداكثري محيط زيست فراهم شده است، به گونه اي كه ميزان تخريب بسيار شديدتر از حد تحمل محيط زيست بوده و فرصت ترميم آن را دارا نمي باشد، بنابراين، لازم است تا به صورت جدي به مساله محيط زيست توجه شود. با توجه به اينكه قدم اول براي حفظ محيط زيست، شناخت آن است، در اين پژوهش به تبيين پديده محيط زيست و چيستي آن پرداخته مي شود، تاريخچه، اهميت، اصول، رويكردها و بحران هاي محيط زيست تشريح مي شود و با ارايه رابطه محيط زيست با برخي مفاهيم جغرافياي سياسي از جمله قوانين و سياست هاي بين المللي، امنيت زيست محيطي، حاكميت محيط زيست، دولت و محيط زيست، قدرت و محيط زيست، تلاش شده است تا اولا محيط زيست به عنوان پديده‌اي مستقل و بدون تاثيرپذيري و تاثيرگذاري از ساير حوزه ها شناخته نشود و در ثاني چگونگي تاثيرگذاري و تاثيرپذيري برخي حوزه هاي جغرافياي سياسي با محيط زيست آشكار گردد.