عنوان مقاله :
فرهنگ انگزني و روايتهاي سوءمصرفكنندگان مواد مخدر از پذيرش تدريجي انگِ معتاد
پديد آورندگان :
محمدي، جمال دانشگاه كردستان - دانشكده علوم انساني و اجتماعي - گروه جامعهشناسي، سنندج، ايران , سبحاني، پرويز دانشگاه كردستان، سنندج، ايران
كليدواژه :
انگزني , خردهفرهنگ , خودخوارانگاري , طرد اجتماعي , واگرايي اجتماعي
چكيده فارسي :
انگارۀ معتاد نه پديدهاي طبيعي است و نه واقعيتي عريان كه در همۀ جوامع و فرهنگها، معنا و مضمون يكساني داشته باشد، بلكه برچسب يا انگي است كه جامعه بهميانجي سازوكارهايي پيچيده به افراد كجرو ميزند. قصد اصلي اين جستار تأملي انتقادي در شيوههاي برساختِ اجتماعيِ انگارۀ معتاد است؛ اينكه چگونه برخي افراد بهميانجي سازوكارهايي پيچيده در جامعه، انگ معتاد ميخورند و بهتدريج دلالتها و پيامدهاي اين خودانگارۀ جديد را در حيات فردي و اجتماعيشان ميپذيرند. اين پژوهش براي مطالعۀ كيفي نحوۀ شكلگيري فرهنگِ انگزني به تحليل تجربي سازوكارهاي شكلگيري انگ معتاد درون خردهفرهنگِ سوءمصرفكنندگانِ مواد مخدر پرداخته و اين كار را با تحليل روايتهاي سوءمصرفكنندگان مواد مخدر از پذيرش انگ معتاد انجام داده است. در اين پژوهش كيفي، نمونهها از ميان معتادان مرد در كمپهاي ترك اعتياد سنندج بهشيوۀ نمونهگيري هدفمند انتخاب شدهاند. روش انجام كار تحليل روايت است و محتواي روايتهاي مصاحبهشوندگان با استفاده از تكنيك تحليل تماتيك تفسير شده است. نتايج بيانگر آن است كه سازوكارهايي چون «واگرايي فرد و جامعه»، «خودخوارانگاري»، «احساس بيگانگي»، «طرد اجتماعي»، «احساس ناامني و تنهايي» و «دوگانگي احساسي» عمدهترين سازوكارهاي ذيمدخل در شكلگيري فرهنگ انگزني و پذيرش انگ معتاد از جانب سوءمصرفكنندگان مواد مخدر هستند. بهبيانِديگر، طرد فرد از جامعه و هجرت او بهسوي خردهفرهنگ سوءمصرفكنندگان مواد مخدر به احساس خودخوارانگاري و تهيشدن شخصيت از انگارهها و معاني قبلي ميانجامد و لذا آمادگي فرد براي پذيرش خودانگارۀ جديد بيشتر ميشود. بنابراين فرهنگ انگزني در حدِ فاصل گسست از فرهنگ مسلط تا گرويدن به خردهفرهنگي معارض شكل ميگيرد.
چكيده لاتين :
No abstract
عنوان نشريه :
بررسي مسائل اجتماعي ايران