باورهاي ديني مديران و هزينه سرمايه شركت: ارائه مدلي با رويكرد مالي اسلامي

Managers’ religious beliefs and Cost of capital: A Model with Islamic finance approach

در سال‌هاي اخير، دينداري به‌عنوان بخش مهمي از فرهنگ بشر، توجه بسياري از محققين را به خود جلب نموده است. لذا، پژوهش حاضر با استفاده از رويكرد مدل‌سازي معادلات ساختاري به بررسي رابطه بين باورهاي ديني مديران و هزينه سرمايه شركت مي‌پردازد. بدين منظور، براي سنجش هزينه سرمايه از سه روش اوهانلون و استيل، مدل قيمت‌گذاري دارايي‌هاي سرمايه‌اي و نسبت سود به قيمت تعديل شده صنعت و براي اندازه‌گيري باورهاي ديني از پرسشنامه خداياري فرد و همكاران (1392) استفاده شده است. پرسشنامه مذكور براي مديران 141 شركت ارسال گرديدكه در نهايت تعداد 92 شركت به پرسشنامه‌ها پاسخ دادند و در تحليل‌هاي آماري لحاظ شدند. پس از اطمينان يافتن از برازش قابل‌قبول مدل‌هاي اندازهگيري و ساختاري پژوهش، يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه باورهاي ديني مديران ضمن افزايش ميزان اعتماد سرمايه‌گذاران و مشاركت آنان در بازار، موجب كاهش هزينه سرمايه شركت‌ها مي‌‌گردد. يافته‌هاي پژوهش ضمن پر كردن خلاء تحقيقاتي در حوزه مالي اسلامي، مي‌تواند براي سرمايه‌گذاران، قانون‌‌گذاران بازار سرمايه و ساير ذينفعان در امر تصميم‌گيري راهگشا باشد.

In recent years, religiosity as an important part of human culture has attracted the attention of many researchers. The present study thus employs structural equation modeling approach with the aim of investigating the relationship between managers’ religious beliefs and corporate cost of capital. In doing so, three various methods including OSM, capital asset pricing model and earnings-to-adjusted industry price were employed to measure the cost of capital. To compute the religious beliefs, the questionnaire designed by Khodayarifard et al (2013) was used. The questionnaire of interest is sent to 141 managers, among which 92 ones were answered back. Having ensured the good-fitness of the structural and measurement models, the research found that manager’ religious beliefs increases investors’ trust and market participation, which, in turn, mitigates cost of capital. The research findings not only fill research gap within the domain of Islamic finance, but also help investors, capital market regulators and other stakeholders make informed decisions.