شماره ركورد :
1225314
عنوان مقاله :
معاني ثانوي جملات پرسشي گفت‌وگو در «زهره و منوچهر» ايرج-ميرزا و «ايرج و هوبره» قاسم لاربن
پديد آورندگان :
كمرپشتي ، عارف دانشگاه آزاد اسلامي واحد بابل - گروه زبان و ادبيّات فارسي , سليمان پور ، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد بابل
از صفحه :
135
تا صفحه :
155
كليدواژه :
معاني ثانوي , جملات پرسشي , زهره و منوچهر , ايرج ميرزا , ايرج و هوبره , قاسم لاربن
چكيده فارسي :
جمله به واسطه‌ طرز بيان و چگونگي ارائه‌ پيام، چهار قسم خبري، پرسشي، امري و عاطفي است. ماهيّت جملات پرسشي، كسب خبر است، امّا معاني ثانوي ديگري از آن برداشت مي شود. اين پژوهش با روش توصيفي تحليلي به اغراض ثانوي جملات پرسشي گفت وگوهاي «زهره و منوچهر» ايرج ميرزا و «ايرج و هوبره» قاسم لاربن، آخرين منظومه هاي غنايي ادبيّات كلاسيك فارسي پرداخته و به اين پرسش پاسخ مي دهد كه معاني ثانوي جملات پرسشي گفت وگوها در كدام منظومه برجسته تر است و علّت اين برجستگي چيست؟ يافته هاي پژوهش نشان مي دهد بسامد جملات پرسشي گفت وگو در «ايرج و هوبره» نسبت به اقسام جمله، از منظومۀ «زهره و منوچهر» بيشتر است. بسامد جملات تعجّبي، استفهام انكاري و اظهار بي تابي، دليل برجستگي و استفاده‌ هنرمندانه‌ لاربن از معاني ثانوي جملات پرسشي گفت وگو در «ايرج و هوبره» است. در «زهره و منوچهر» بسامد تعجّب و توبيخ در جملات پرسشي، جهت رسيدن زهره به خواهش هاي دل است، امّا در «ايرج و هوبره» بسامد تعجّب با توجّه به جنبه‌ غنايي منظومه، برآمده از عشق و حالات عاشقانه است و با توجّه به جنبه‌ حماسي منظومه، دو دلي در هنگام خطر و دست درازي به ميهن، مايه‌ حيرت است. استفهام انكاري، براي بيان مقصود و تأييد كلام بسامد يافته و اظهار بي تابي در منظومه‌ غنايي لاربن، متأثّر از فراق و دوري از معشوق و عشق حقيقي است كه در «زهره و منوچهر» نمود ندارد.
عنوان نشريه :
شفاي دل
عنوان نشريه :
شفاي دل
لينک به اين مدرک :
بازگشت