عنوان مقاله :
تحليل سبكشناسانۀ دو قسمت شاهنامه (اساطيري- حماسي و تاريخي)
پديد آورندگان :
جعفرينيا ، فاطمه دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , مرادخاني ، صفيه دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , حيدري ، علي دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , حسني جليليان ، محمدرضا دانشگاه لرستان - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
شاهنامه , اسطوره , تاريخ , سبكشناسي , سبكشناسي زباني
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: متن شاهنامه عليرغم تصور رايج، متني يكنواخت و يكدست نيست و اگر آراي برخي شاهنامهپژوهان مبني بر تقسيم شاهنامه به دو بخش اساطيري و تاريخي را بپذيريم، ميتوان گفت علاوهبر موضوع، از ديدگاه سبكي نيز تفاوتهايي ميان اين دو بخش وجود دارد. روش مطالعه: در اين پژوهش كه به روش تحليلي، توصيفي انجام شده، قريب به دويست بيت از دو بخش يادشده ازنظر زباني بررسي و با هم مقايسه شده است. گزينش ابيات به اين صورت بوده كه از ابتدا تا پايان شاهنامه، بهاستثناي ابيات دقيقي، بعد از هر هزاربيت، چهار بيت انتخاب و بررسي شده است. آمارهاي بدستآمده در سه شاخۀ سبكشناسي زباني يعني آوايي، لغوي و نحوي ارائه و تحليل شدهاند. يافتهها: با تكيه بر بررسي ابياتي كه از دو قسمت شاهنامه انتخاب شد و مورد تحليل قرار گرفت، ميتوان گفت اين كتاب برخلاف برخي نظريهها مبني بر يكنواختي و يكدستي آن، ساختاري واحد و يكپارچه ندارد و از ديدگاه سبكشناسي در سطوح مختلف زباني، فكري و ادبي اختلافات و تفاوتهاي چشمگيري در آن ديده ميشود. بهعبارتيديگر تفكيك شاهنامه به دو بخش اسطورهاي و تاريخي، تنها بواسطۀ مضامين مطرحشده نيست بلكه زبان و سبك بياني متفاوت فردوسي در هريك از اين دو بخش، مبناي تفكيك است. نتيجهگيري: نتايج پژوهش، فرض پيشگفته را تأييد ميكند. از نظر آوايي تفاوتها حاكي از تنوع و قوت موسيقيايي و آوايي بخش اول نسبت به بخش دوم است. ازنظر لغوي، بخش اول با داشتن لغات و نامهاي كهن و استفادۀ بيشتر از افعال پيشوندي، رنگي كهنتر نسبتبه بخش دوم دارد. در سطح نحوي نيز تقدم فعل و گروه اضافي در دميدن روح حماسي به بخش اول مؤثر بوده و آن را از بخش دوم متمايز ميكند.
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي
عنوان نشريه :
سبك شناسي و تحليل متون نظم و نثر فارسي