عنوان مقاله :
همنشيني ادب حماسي و ادب تعليمي در اسكندرنامۀ نظامي گنجهاي
پديد آورندگان :
طايفي، شيرزاد دانشگاه علامه طباطبائي، تهران، ايران , ياسري، حسين فاقد وابستگي سازماني
كليدواژه :
ادب حماسي , ادب تعليمي , بيناژانري , اسكندرنامه , نظاميگنجهاي
چكيده فارسي :
در گسترۀ ادبيات جهان و ايران، آثار ادبي بر اساس انديشه و محتوا به چهار قسم ادب حماسي، تعليمي، غنايي و نمايشي تقسيم ميشوند. برخي از متون ادبي، اعم از نظم و نثر، تكژانري هستند؛ اما گاهي متوني ظهور يافتهاند كه تركيبي از دو يا چند ژانر ادبي متفاوت بوده و با يكديگر همنشين شدهاند و از اين رهگذر توانستهاند دستاوردهايي در تحقيقات متون ادبي فراهم سازند. از جمله همنشيني ژانرها، آميختگي ادب حماسي و ادب تعليمي است. ويژگي مشترك اين دو ستيز با ناسازهاست: يكي در برون، ديگري در درون و سرانجام پيريزيكنندۀ يك جامعۀ آرماني. در اين پژوهش كوشيدهايم تا با تكيه بر مطالعات كتابخانهاي و به روش توصيفيتحليلي مبتني بر استقرا، به بازخواني بيناژانري در دو گونۀ ادب حماسي و ادب تعليمي در اسكندرنامه بپردازيم. از جمله اهداف اين نوشته، تبيين ويژگيها، وجوه افتراق و اشتراك اين دو ژانر در اسكندرنامه است؛ نيز نقطۀ تلاقي آن دو در اين اثر نمايانده ميشود. از جمله دستاوردهاي تركيب ژانر حماسي و تعليمي آن است كه تكميلكنندۀ يكديگرند. تكيهگاه ادب حماسي (شرفنامه)، اغلب معطوف به اراده اما ادب تعليمي (اقبالنامه) بر پايۀ عقل و معرفت استوار است. ادب حماسي، بر عينيت (تمشيت امور كشور) پاي ميفشارد و در مقابل، ادب تعليمي بر ذهنيت (مفاهيم اخلاقي) اصرار دارد. علت غايي هر دو ژانر ادبي، بسترسازي صلح و آرامش است: يكي در بيرون (سطح آفاقي) و ديگري در درون (سطح انفسي) براي پايهگذاري مدينۀ فاضلۀ مورد نظر نظامي گنجهاي.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
پژوهشنامه ادبيات تعليمي