فراتحليل مطالعات نظم و انسجام اجتماعي در ايران

نظم، همبستگي و انسجام اجتماعي از مباحث مهم و پايه­ اي در جامعه و جامعه­شناسي است. زندگي اجتماعي انسان در هر مرحله ­اي با نوعي همبستگي اجتماعي همراه بوده است. كثرت نظريه ­ها و پژوهش­ ها در اين حوزه، نياز به فراتحليل را به‌منظور تركيب و تجميع يافته­ ها و ارزيابي نقاط قوت و ضعف افزون كرده است. اين پژوهش به‌منظور مرور نظام­مند مفاهيم موردنظر، از روش فراتحليل كيفي، استفاده مي­كند. هدف اصلي، فراتحليل كيفي مطالعات در حوزه انسجام اجتماعي و مطالعه تشخيصي از وضعيت توليد علمي مقالات درباره انسجام و همبستگي اجتماعي، جمع­بندي تحليلي و همچنين ارائه تحليل جامعه ­شناسانه از اهميت موضوع انسجام و همبستگي اجتماعي براي نهادهاي برنامه ­ريز اجتماعي و سياسي است. به اين منظور 55 مقاله فارسي مرتبط با موضوع انسجام و همبستگي اجتماعي در بازه زماني 1397-1380 شناسايي شدند. نتايج پژوهش نشان مي­دهد فقدان تعريف واحد و موردتوافق بين محققان منجر به تعاريف چندگانه براساس جهت‌گيري فرد محقق و ايدئولوژي وي شده است. از سوي ديگر، ماهيت چندبعدي و چند سطحي انسجام منجر به سطوح تحليل متفاوت از موضوع و گاهي تقليل‌گرايي از سوي پژوهشگران گرديده است.

Order, solidarity and social cohesion are important and fundamental issues in society and sociology. Human social life at every stage has been associated with a kind of social solidarity. The multiplicity of theories and researches in this field has increased the need for meta-analysis in order to combine the findings and evaluate the strengths and weaknesses. This research uses qualitative meta-analysis method in order to systematically review the concepts. The main purpose of qualitative meta-analysis of studies in the field of social cohesion and diagnostic study of the status of scientific production of articles on social cohesion and solidarity, analytical summary and also to provide sociological analysis of the importance of social cohesion and social solidarity for social and political planning institutions. For this purpose, 55 Persian articles related to the issue of cohesion and social solidarity were identified in the period 1380-1397. The results show that the lack of a single and agreed definition among researchers has led to multiple definitions based on the orientation of the researcher and his ideology. On the other hand, the multidimensional and multilevel nature of coherence has led to different levels of analysis of the subject and sometimes reductionism by researchers.