پديد آورندگان :
رحيمي، روح اله دانشگاه علامه طباطبائي تهران , سليمي بجستاني، حسين دانشگاه علامه طباطبائي تهران - گروه مشاوره , عسگري، محمد دانشگاه علامه طباطبائي تهران - گروه سنجش و اندازه گيري
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر با هدف كشف تجارب زيسته زوج‌هاي شاغل از تعارضات زناشويي انجام شد. روش: اين مطالعه با رويكرد كيفي و با استفاده از روش پديدارشناسي تفسيري انجام شد. طي اين مطالعه، پژوهشگران با بهره‌گيري از نمونه‌گيري هدفمند، 12 زوج شاغل داراي تعارضات زناشويي را مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه‌ها با استفاده از روش پديدارشناسي تفسيري مورد تحليل قرار گرفتند. يافته‌ها: تحليل داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌ها منجر به كشف 14 مضمون اصلي: كشمكش مالي، تعامل نامناسب با شبكه اجتماعي، فقدان مشاركت در انجام امور خانه، ارتباط غيرمؤثر، ناتواني در درك متقابل و ابرازگري، عدم مديريت زمان، تعارض نقش‌ها و مسئوليت‌ها، آسيب پذيري شناختي، پايبندي به كليشه‌هاي جنسيتي، ناتواني در مديريت وظايف شغلي و مسائل محيط كاري، تقابل كار و خانواده، جدال قدرت، عوامل فرافردي مخرب و آفت‌هاي اعتقادي- اخلاقي، 55 مضمون اوليه و 12 مضمون ثانويه در زمينه تجارب زيسته زوج‌هاي شاغل از تعارضات زناشويي شد. نتيجه‌گيري: خانواده‌ي دو شغله، جايي است كه زوجين در صورت عدم ادراك انصاف در حوزه‌هاي مختلف خانوادگي و شغلي با احتمال بيشتري وارد تعارضات زوجي خواهند شد. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه خانواده‌ي زوج‌هاي شاغل از نظر بروز تعارضات ممكن است يك گروه با ريسك بالا باشند و اين عامل، نياز به نقش مذاكره را در روابط اين نوع زوجين بهتر نشان مي‌دهد. اين امر، ضرورت زوج درماني ويژه را براي اين زوجين، بيش از پيش آشكار مي‌كند. نتايج پژوهش حاضر همچنين نشان داد؛ به ترتيب ارتباط غيرمؤثر، آسيب پذيري شناختي، تقابل كار و خانواده، كشمكش مالي و فقدان مشاركت در انجام امور خانه در بين عوامل كشف شده، بيشترين فراواني را در بروز تعارضات زوجي داشتند، لذا پيشنهاد مي‌شود در پيش بيني برنامه‌هاي پيشگيرانه و آموزشي براي زوج‌هاي شاغل، عوامل ذكر شده لحاظ شود.
چكيده لاتين :
Aim: The purpose of this study was to extract the lived experiences of working couples from marital conflicts. Methods: This study was conducted with a qualitative approach using interpretive phenomenology. In this study, researchers interviewed 12 working couples with marital conflicts using purposeful sampling. Interviews were analyzed using interpretive phenomenology. Findings: Analyzing the data from the interviews led to the identification of the 14 main themes: financial conflict, inappropriate interactions in social media, lack of participation in house chores, ineffective communication, inability in reciprocal empathy and expression, lack of time management, conflict of roles and responsibilities, cognition vulnerability, adherence to gender stereotypes, inability to manage tasks at job and work environment, work-family conflict, power struggles, ultra-personal destructive factors and belief and ethical problems, 55 primary and 12 secondary themes in the lived experiences of working couples from marital conflicts. Conclusion: A dual-career family is a place where couples are more likely to enter into marital conflicts if they do not realize fairness in various areas of family and work. The results of the present study showed that the families of career couples may be a high-risk group in terms of conflict, and this factor indicates the need for a negotiating role in the relationship between this type of couple. This highlights the need for special couple therapy for these couples. The results of the present study also showed that ineffective communication, cognitive vulnerability, work-family interaction, financial conflict and lack of participation in home affairs, were the most common causes of marital conflict; so it is recommended that preventive and educational programs for couples include the abovementioned factors.
