عنوان مقاله :
چارچوب نظريه نخبه گرايي در انديشه سياسي شهيد مطهري
پديد آورندگان :
قاسمي، حسين دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ايران , نصرت پناه ، محمدصادق دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ايران
كليدواژه :
نخبه گرايي , اليتيسم , شهيد مطهري , انديشه سياسي , اصالت توأمان فرد و جامعه
چكيده فارسي :
هدف: نظريات نخبهگرايي بر پايه مباني و اصول فلسفي خاص خود سامان مييابند و متناسب با همان مباني، كنشهاي سياسي ويژهاي را تجويز ميكنند. اين نظريات ميتوانند به عنوان الگوي تحليلي براي توصيف و تبيين وضع موجود يا تجويز براي وضع مطلوب مورد استفاده قرار گيرند. هدف اين مقاله، تبيين چارچوب نظريه نخبهگرايي بر مبناي سنت اسلامي در انديشه سياسي شهيد مطهري است.
روششناسي پژوهش: اين مقاله دادههاي خود را با استفاده از روش مطالعه اسنادي گرداوري نموده و با روش تفسيري اشتراوس، متون مرتبط مورد تحليل قرار گرفته است.
يافتهها: يافتههاي پژوهش نشان ميدهد كه مباني فلسفه اجتماعي شهيد مطهري از قبيل اصالت توأمان فرد و جامعه، تكامل اجتماعي جوامع و رابطه فرد و جامعه مباني اصلي نظريه نخبهگرايي ايشان را سامان ميدهد كه با تمركز بر آنها چارچوب نظريه نخبهگرايي در انديشه سياسي شهيد مطهري طراحي شده و برخي ثمرات تحليلي آن از جمله الگو اثرگذاري نخبگان سياسي در تغيير و تحولات اجتماعي بيان ميشود.
نتيجهگيري: در ديدگاه شهيد مطهري، نخبگان به عنوان اقليت اثرگذار اجتماعي و سياسي، زماني در ايجاد تغييرات سياسي موفق ظاهر ميشوند كه علاوه بر داشتن يك دسته ويژگيهاي ذاتي و اكتسابي، كنش خود را بر پايه يك بينش و عقبه هوشمندانه سامان دهند. آنان بايد علاوه بر شناخت بستر اجتماعي و فرهنگ جامعه خود، نياز حقيقي جامعه را شناخته و در چارچوب فلسفه تاريخ و مسير كلي تكامل اجتماعي، جريانها و جنبشهاي سياسي را رهبري و راهبري كنند.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انقلاب اسلامي