تبارشناسي تهديدات داعش در جهان اسلام؛ از رهگذر نقد مكاتب غير بومي و كاربست نظريه‌ نظام سلطه آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي

هدف: روايت‌هاي مكاتب امنيتي غيربومي از تبار تهديدات داعش در جهان اسلام، ناكارامد و در جهت منافع راهبردي حاكم بر مطالعات امنيتي غربي است. در حالي‌كه شناخت دقيق الگوي رفتاري داعش بر اساس يك نظريه بومي، زنجيره منافع جريان قدرت در نظام بين‌الملل با مكاتب علمي محافظه كار را قطع مي‌كند. لذا هدف اصلي پژوهش حاضر، تبارشناسي تهديدات داعش به‌واسطه نقد مكاتب غيربومي امنيتي و كاربست نظريه سلطه آيت‌الله خامنه‌اي در جهان اسلام است. روش‌شناسي پژوهش: روش اصلي تحقيق حاضر؛ قياسي و رويكرد آن انتقادي و تحليلي است. يافته‌ها: دستاوردهاي اين پژوهش در پاسخ به اين سؤال مدون شده‌اند: نظريه نظام سلطه چگونه تهديدات داعش را تبارشناسي مي‌كند؟ نويسنده معتقد است مكاتب امنيتي غربي به دلايل پيوند با اومانيسم، قدرت و ژئوپليتيك خاصّ انديشه‌ورزي خود از اين امر عاجز هستند. در مقابل، نظريه نظام سلطه با جهان‌بيني توحيدي، به دور از هرگونه ملاحظه خاصّ قدرت، علل، روش و اهداف داعش در جهان اسلام را به نظم مي‌كشد. نتيجه‌گيري: از اين حيث، علت تهديدهاي داعش، اشتراك منافع (به حاشيه راندن الگوي مقاومت) با سردمداران نظام سلطه است. روش تهديدات داعش منبعث از روش نظام سلطه براي سركوب مخالفان، «ترور» است و هدف تهديدهاي داعش الگو گرفته از راهبرد نظام سلطه، مهار مقاومت اسلامي، كمك به بقاي رژيم صهيونيستي و اسلام هراسي است. در نظريه نظام سلطه برخلاف مكاتب امنيتي بررسي شده، اصلي‌ترين راهبرد مقابله با اهداف نظام سلطه، مبارزه با تروريسم و سردمداران ترور به منظور قطع زنجيره رابطه سلطه‌جو و سلطه‌پذير است.

no abstract