كليدواژه :
آموزش اطلاعاتي , انگيزش اطلاعاتي , سازمانهاي اطلاعاتي , كاركنان اطلاعاتي , گزينش اطلاعاتي
چكيده فارسي :
فضاي اطلاعات با تفكر و فعّاليت انسان ارتباط داشته و نيازمند درك درستي از رفتار انسان است و در اين راستا، منابع انساني متخصص، متعهد و باانگيزه، مهم‌ترين سرمايۀ سازمانهاي اطلاعاتي هستند. اين‌گونه سازمان‌ها معمولاً با گونه هاي مختلفي از كاركنان با درجات مختلف تطابق استعداد و تعهد، آموزش و تخصص، انگيزه و همراهي مواجه بوده كه نياز است وضعيت هر كارمند اطلاعاتي ازلحاظ برخورداري از اين ابعاد مورد واكاوي قرار گيرد. اين پژوهش با مبنا قرار دادن سه مفهوم «گزينش اطلاعاتي»، «آموزش اطلاعاتي» و «انگيزش اطلاعاتي»، هدف تبيين گونه شناسي عملكرد كاركنان سازمانهاي اطلاعاتي بر اساس روش تفسيري رويكرد كيفي را دنبال نموده و از تحليل اسنادي به‌عنوان روش جمعآوري دادهها، بهره گرفته است. پس از ارائه مبحثي كوتاه به‌عنوان چارچوب نظري، يافته هاي پژوهش نشان ميدهد كه سازمانهاي اطلاعاتي با هشت طيف مختلف از كاركنان در درون خود مواجه بوده كه شناسايي عملكرد هر دسته به دليل روش ها و نتايج كاري متفاوت، حائز اهميت است. همچنين گزينش اطلاعاتي نسبت به ساير مراحل جامعه پذيري كارمند در سازمان هاي اطلاعاتي از اهميت بيشتري برخوردار بوده و درصورت گزينش نامناسب، كارمند اطلاعاتي موردنظر همواره موجب اتلاف انرژي رهبران و سازمان مي‌شود. «استانداردسازي و اختصاص هزينه و زمان لازم براي گزينش»، «ارائۀ آموزش‌ها به ترتيب نگرش، دانش و مهارت»، «افزايش توان و تخصص مجموعه هاي نظارتي داخلي» و «شناسايي و تربيت رهبراني با هوش هيجاني و كاريزماي بالا» از مهم‌ترين پيشنهادهاي سياستي براي افزايش عملكرد كاركنان اطلاعاتي است.
چكيده لاتين :
Intelligence space is related to human thinking and activity and requires a proper understanding of human behavior, and in this regard, specialized, committed and motivated human resources are the most important assets of intelligence organizations. This kind of organizations are usually faced with different types of employees with different degrees of the conformity of talent and commitment, training and expertise, motivation and support that the status of each intelligence employee needs to be examined in terms of having these dimensions. Based on the three concepts of “selection”, “training” and “motivation”, this study attempts to explain the typology of the performance of employees of intelligence organizations based on the interpretive method of the qualitative approach and utilizes documentary analysis as a method of data collection. After presenting a short subject as the theoretical framework, the research findings show that the intelligence organizations are faced with eight different ranges of employees within themselves, and it is important to identify the performance of each category due to different methods and work results. Also, the intelligence selection is more important than other stages of employee socialization in intelligence organizations, and in the case of improper selection, the selected intelligence employee always wastes the energy of leaders and the organization. “Standardizing and allocating the necessary time and money for selection”, “providing training in the order of attitude, knowledge and skills”, “increasing the power and expertise of internal monitoring groups” and “identifying and training leaders with high emotional intelligence and charisma” are the most important policy proposals to increase the performance of intelligence employees.
