فهم تجربه زيسته مناسبات كار و زندگي در مديران زن آكادميك: رويكرد پديدارشناسي توصيفي

Understanding the Lived Experience of Work-Life Interface in Female Academic Managers: A Descriptive Phenomenological Approach

امروزه زندگي شخصي و شغلي افراد، ارتباط و پيوستگي قابل ملاحظه اي با يكديگر دارند؛ ازاين رو، توسعه دانش نظري در زمينه برهم كنش ها و روابط پيچيده ميان اين دو عرصه، درقالب پديده مناسبات كار و زندگي حايز اهميت است. هدف اين تحقيق، فهم تجربه زيسته هشت نفر از زنان عضو هييت علمي كه متصدي مناصب مديريتي يك پژوهشگاه بودند، در زمينه مناسبات و ترتيبات بين حوزه هاي كار و زندگي بود. بدين منظور، از روش پديدارشناسي توصيفي زيست جهان تاملي داهلبرگ استفاده شد. دليل استفاده از اين روش، دستيابي به ساختاري كلي از پديده مذكور بود كه به تك تك تغييرات ايجادشده در داده ها وابسته باشد؛ نه تعميم پذيري يافته ها. مصاحبه هاي عميق با هشت نفر از اعضاي هييت علمي زن كه پست مديريتي داشتند، انجام شد. براي تاييد قابليت اعتماد تحليل ها و يافته ها از سه روش پرسشگري همتايان، تحليل موارد منفي و اصالت پژوهش استفاده شد. نتايج تحليل داده ها نشان داد، از ديد مصاحبه شوندگان «پيشينه خانوادگي»، «ادراك خودكارآمدي»، «توان انطباق پذيري با شرايط»، «بلندپروازي و شهامت رويارويي با مصايب» و «حمايتگري خانواده و پرواي مراقبت»، سويه مثبت مناسبات كار و زندگي را تشكيل مي دهند. ازطرف ديگر، «قياس هاي بازدارنده»، «تلقين كليشه هاي جنسيتي»، «حس ناكامي در زندگي»، «انديش پايه هاي جزمي» و «مطالبه گري حوزه هاي كار و زندگي»، قالب هاي اصلي تجربه منفي آنان از رويارويي اين دو عرصه هستند.

These days, the personal and professional lives of people are closely related to each other. Hence, improvement of theoretical knowledge in the field of interactions and complex relationships between these two fields, in relation to the phenomenon of work-life relations, seems quite essential. This research is intended to investigate the lived experience of eight female faculty members holding managerial positions in a research institute in relation to the their arrangement of their work lives and everyday lives. The Dahlberg's descriptive Phenomenological reflective lifeworld method was used for this purpose. The reason for employing this approach was to achieve a general structure of the phenomenon depending on all individual changes made in the data, and not for the generalization of the findings. In-depth interviews were conducted with these eight female faculty members who held managerial positions. Three methods of peer review, negative case analysis and research authenticity were used for the confirmation of the trustworthiness of the analyses and the findings. The results of data analysis revealed that, "family background", " perception of self-efficacy", "capacity to adapt to circumstances", "ambition and courage to face adversities", and "family support and care" contained the positive aspects of work-life interface. On the other hand, "preventive comparisons", "indoctrination of gender stereotypes", "perception of failure in life", "dogmatic thinking" and "the demands of work life" composed the main negative experience of confronting these two areas.